به وبلاک خودتون خوش اومدید
اگه دوست داشتید در گروه بزرگ شبهای روشن کنار جمع ما باشین
کلمه ی عضو رو به این شماره ارسال کنید
09016461973
--------------------------------
اندکـــــــــــــــی آرامش
نه تو می مانی
نه اندوه
و نه ، هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود ، قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم ، خواهد رفت
آن چنانی که فقط ،خاطره ای خواهد ماند
لحظه ها عریانند
به تن لحظه خود ، جامه اندوه مپوشان هرگز
تو به آیینه
نه
آیینه به تو ، خیره شده است
تو اگر خنده کنی ، او به تو خواهد خندید
و اگر بغض کنی
آه از آیینه دنیا ، که چه ها خواهد کرد
گنجه دیروزت ، پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف
بسته های فردا ، همه ای کاش ای کاش
ظرف این لحظه ، ولیکن خالی است
ساحت سینه ، پذیرای چه کس خواهد بود
غم که از راه رسید ، در این سینه بر او باز مکن
تا خدا ، یک رگ گردن باقی است
تا خدا مانده، به غم وعده این خانه مده
اینم متنی که خوندنش یه کم ارومم کرد....چندوقتیه که دیگه مثل گذشته
نمیام نت.به خاطر بعضی مسایل.از همه خواننده های عزیز وبلاگم میخوام که
برام دعا کنید.
هـــــــــــــــــــــــــــــی رفیق
من دیوانه نیستم فقط کمی تنهایم همین !
چرا نگاه می کنی ؟ تنها ندیده ای ؟
به من نخند ، من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم ...!!
-------------------------------------------------------
اما تو..
فک نکن اگه منو یادت رفت
تو رو یادم میره
برام خاصترین ادم دنیا بودی
هستی.. و می مونی
بهم گفتی زندگی کنم
اخه زندگیمو خودت ازم گرفتی
چقد راحت میگی گذشته ها گذشته
برا من نگذشته
برا من تمام گذشتم جلو چشمامه
نگذشته
من دارم زندگی میکنم
به امید اون اینده ای که قولشو دادی
من.. اینجا.. زندم.. زندگی میکنم
نفس میکشم
اما روزی هزار بار میمیرم
جون میدم
زجر میکشم
بعضی خاطره ها نفس گیرن
هنوزم باورم نمیشه که قراره برا همیشه بدون تو زندگی کنم
اخه همه چیز خوبه خوب بود
نمیدونم چی شد
نمیدونم
نمیدونم
نمیدونم
هنوزم
منتظر معجزه ایم که اتفاق بیوفته
تو رو دوباره برای من کنه
مثله قبل
هنوزم منتظرم
اما تو....
یک دنیا اغوشت را به من بدهکاری
از فردا بیشتر مراقب باش
تقاص اشک های امشب من سنگین تر از تمام روزهایی است
که عاشقانه گریه کردم!!!
وقتے دو قلــ♥ــب برای یڪـدیگر بتپد
هیچ فاصلـــ ــہ اے دور نیسـﭞ
هیچ زمانے زیــــاد نیسـﭞ
و هیچ عشـــ♥ـــق دیگرے نمے تواند آن دو را از هم دور کند !
محڪـم تریـטּ برهاטּ عشــ♥ـــق اعتمــــــــــــــ♥ــــــــــــاد اسـﭞ
-----------------------------------------------
ترشحات خوبی هایت
به سنگین ترین نقطه قلبم رسیده است
سبک تر شده ام حالا،مثل پروانه
استشهاد سلولهای بدنم گواهی میدهد
به بیکران شدن روحم در انزوای جسمت
من در ترانه های تو غرق شده ام
جنگ دست و پایم بی فایده است
وقتی روحم را از چنگم در اورده ای
من با تو زنده ام یا مرده ؟
--------------------------------------------------
برای عاشق شدن
نباید یک شخصیت متفاوت را دوست داشت ،
برای عاشق شدن
باید یک شخصیت عادی را متفاوت دوست داشت !
-----------------------------
خوشبختی داشتن کسی است…
که بیشتر از خودش تــــــــــو را
بخواهد…
و بیشـــتر از تــــــــو…
هیـــــــــــچ نخواهد..
و تــــــــــو ...
برایش تـــــــمام زندگی باشی
------------------------------------
مرد بودن قـــانـــون دارد!
الکے نیستـ !
بایـد محکمـ باشے ،
متیـن باشے ،
یکـ دل باشے و یکـ رنگـ !
بایـد با تمامـ توانتـ تکیـﮧ گاهـ شوے !
بایـد درد دل بشنوے !
آرامش ببخشے !
بایـد بغـض هایتـ را بخورے ...
بایـد سنگیـن باشے !
یاد بگیرے پـدرے کنے !
زمیـن بایـد لذتـ ببرد از اینکـﮧ گامهاے تــو را مے پذیرد !
و پر رنگـ تر از همـﮧ ے ایـن ها، بایـد مـرد باشے
همین خنده های ساده توست
وقتی بـا تمـام غصه هایت میخنـدی
تـا من از تمـام غصه هایـم رهــا شوم...!!!
----------------------------------------
--------------------------------------
به هرکسی که می رسی ، می گوید :
آدم فقط یکبار عاشق می شود …
دروغ است …
تو باور نکن …
مثلاً خود من ، هرروز ، دوباره ، عاشقت می شوم …
----------------------------------------
بادی بذر تـو را در دلـــم انداخـــت و ُ رفــت
من مانـــده ام و ُ این ریشــه ی قطــور دلــدادگی
و هـــزار جــوانه ی شــکفته از یـادَت
----------------------------
کمی دیر آمدی ای عشق!
اما باز با این حال،
اگر چیزی
از این غارتزده باقیست،
غارت کن..!
-------------------------------
خُدایا…
مَن میدانَم
تُو هـَــــم میدانــی
کـه شُدَنـی نیست…
حَتـی اَگر مُعجِزه کُنـــی
باز هَم…
او یِک آرِزوی ِمَحال اَست ....
ووو رفت..
------------------------------
گاهــی
بدونِ گریه ، بغض ، داد ، هوار و ...
باید قبول کنی فراموش شدی ...
همین ...
-------------------------------
گاهــی
بدونِ گریه ، بغض ، داد ، هوار و ...
باید قبول کنی فراموش شدی ...
همین ...
-------------------------
بیــــخیـآل خیـآلـت میـشـومـ …
و مـے سپـآرمت بہ دَسـت “او” !امـآ چہ ڪنـمـ ڪہ “او” ،فـقـط یـڪ ضَمـیر “سـوّم شـخص غـآیـب” نیسـت …
“او” ڪســے اسـت ڪہ …تـمـآم هـسـتـے ایـטּ اوّل شـخـص مـُخـآطـب حـآضرَت رآ …بہ آتـش ڪشـیـده اسـت … !
--------------------------------------
هــــــــــــــــــــــــــی رفیق
یاد گرفتم..
یاد گرفتم که ... عشق با تموم عظمتش چند ماه بیشتر نیست .... !!!
یاد گرفتم که ... عشق یعنی فاصله و فاصله یعنی :
دو خط موازی که هیچ وقت بهم نمی رسن .... !!!
یاد گرفتم که ... همون قدر که محبت کنی ارزشت کم میشه .... !!!
و یاد گرفتم که .... هرچی عاشق تر باشی.... تنها تری ...
بخدا خسته ام
خستــه ام
مثـل درخت ســروی کـه
سـالها در برابر طوفــان ایستــاد
و روزی کـه بـه نـسـیـم دل داد
شــکـسـت.
درد می کشد بُغض ،
وقتی اَشک هم ؛
آرامَش نمی کند!
خداوندا
تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جا بمانم از قطار موهبت هایت
خداوندا مرا مگذار تنها لحظه ای حتی . . .
شب است و در به در کوچه های پر دردم،
فقیرو خسته بدنبال گمشده ام میگردم،
اسیر ظلمتم، ای ماه پس کجا ماندی؟؟؟؟؟
من به اعتبار تو فانوس نیاوردم....
درپایان
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿـــﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ
ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤـ ــﯿﺪ ، ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ
ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ...
ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒــــ ـــﺎﯾﺪ ﺻﺒﺮ ﮐﺮﺩ ...
ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﯼ
ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ ...
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ
ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ
ﺗﺎ ﺁﻧﺮﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨــــــﺪ ...
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑــﺪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﻕِ
ﺧﻮﺏ و بد ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ ...
ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ....
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺬﮐﺮ ﺷﺪ
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ..
ﯾﮑﺠﺎ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ ....
گاهی یک نفر
با نفس هاش
با نگاهش
با کلامش
با وجودش
با بودنش ..
بهشتی میسازه از این دنیا برات
که دیگه بدون اون، بهشت واقعی رو هم نمیخوای....
- ۰ نظر
- ۲۷ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۵۳