ســـــــــــــــــــــلام....
شاید دیگه همه فهمیده باشین که شغل من چیه..
بله دوستان من عکاسم وتصویر بردار..
باوجود مشغله ی زیاد کاری که دارم
اما عاشق وبلاگم هستم.. تنها جایی که حرف دلمو می زنم..
وتنها جایی که ارومم می کنه..
هــــــــــــــــی رفیق
مــــــــــــــــــن عذر می خوام.
کـــــــــــــــــه منتظر موندی..
حالا همه وووو همه تقدیم به تو....
راستی ما گروه بزرگی هم داریم به نام شبهای روشن
با بچه های با مرامی..
دوست داشتی کلمه ی عضو رو به این شماره ارسال کن
09016461973
----------------------
چه لحظههای سبک و مهربان و لطیفی،
گویی در ریز غزل نرم فرشتگان نشستهام.
میبارد و میبارد و هر لحظه بیشتر نیرو میگیرد.
هر قطرهاش فرشتهای است که از آسمان بر سرم فرود میآید.
چه میدانم؟
خداست که دارد یک ریز غزل میسراید؛
غزلهای عاشقانهی مهربان و پر از نوازش.
هر قطرهی این باران،
کلمهای از آن سرودهاست
نفس نمی کشــــــــد هــــــــوا
قـــــــــدم نمی زند زمیـــــــن
سکـــــــــوت میکنـــــد غزل
بــــــــدون تـــــو یعنی همین
رفتار عاشقانه ی زن را بایــد از دلتنگـیش فهمید
از شـــوق و بی تابیـش برای دیدار
از حس کودکانه اش برای آغــــــــوش
از خجالتش برای بوسـه گرفتن
زن بـی دلیل بهانه نمیگیرد
شاید بهانه ی دستانِ گرمـت را دارد
که دستانش را بگیری …..!
.
بغلت خواهم کرد
فکر گستردگی واژه نباش
همه در گوشه ی تنهایی من جا دارند
پر از عاشقانه ای تو
دیگر از خدا چه بخواهم…؟!
.
.
.
چنان تشنه ی بودن توام که شنیدن هر لحظه صدای تو هم سیرابم نمیکنه !!
نمیتونم به واژه ای پناه ببرم برای این همه آشفتگی !!
من مجنون قصه های شبونه ام …
اونجا که یکی بود به یکی نبود میرسه …
منو فریاد کن …
تا کدوم ستاره دنبال تو باشم
تا کجا بی خبر از حال تو باشم
مگه میشه از تو دل برید و دل کند
بگو می خوام تا ابد مال تو باشم
از کسی نیس که نشونی تو نگیرم
به تو روزی میرسم من که بمیرم
هنوزم جای دو دستات خالی مونده
تا قیامت توی دستای حقیرم
خاک هر جاده نشسته روی دوشم
کی میاد روزی که با تو روبرو شم
من که از اول قصه گفته بودم
غیر تو با سایه م نمی جوشم
می ترســـــــــــــــــــم
می ترسم از نبودنت…
و از بودنت بیشتر!!!
نداشتن تو ویرانم میکند…
و داشتنت متوقفم!!!
وقتی نیستی کسی را نمی خواهم.
و وقتی هستی” تو را” می خواهم.
رنگهایم بی تو سیاه است ،و در کنارت خاکستری ام
خداحافظی ات به جنونم می کشاند…
و سلامت به پریشانیم!؟!
بی تو دلتنگم و با تو بی قرار….
بی تو خسته ام و با تو در فرار…
در خیال من بمان
از کنار من برو
من خو گرفته ام به نبودنت.......
----------------------------------------
دریا هم که باشی گاهی در چارچوب خودت نمی گنجی سر می کوبی به صخره و ساحل دست و پا می زنی کسی حرفت را نمی فهمد پس از جدالی سخت با خودت بی رمق غمگین تنها به خودت باز می گردی دنیای بی رحمی است اما تو از دنیا بی رحم تر باش بجنگ باهرچه تورا از آرزوهایت دور
آخرای شب که میشه♡ خسته♡ میری بی سر و صدا روی تخت دراز میکشی♡ دلت شکسته از دست کارای خودت♡ دلت واسه یکی خیلی تنگه♡ دلت میخواد یکی باشه که به حرفش گوش کنی♡ بغضت رو تو گلوت حبس میکنی و میگی♡ بیخیال♡ اگه من پیشش نباشم شاد تره♡ عکسشو میبینی♡ با خودت میگی خوش به حالش♡ بعد بغضت♡ بیخیال♡
دوستتون دارم..
نظریادتون نره.
- ۱ نظر
- ۱۴ آبان ۹۵ ، ۲۲:۵۳