شبهای روشن گروه بزرگ
سه شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۱۸ ق.ظ
الفبا برای سخن گفتن نیست
برای نوشتن نام توست
اعداد
پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زادروز تو را بدانند
دست های من
برای جست و جوی تو پیدا شدند
دهانم
کشف دهان توست.
ای کاشف آتش
در آسمان دلم توده برفی است
چون سرخ ترین سیب
سخت است...
تو را دیدن و از شاخه نچیدن...
در ابتدای خیابان
نه چترها آواز می خوانند
نه باران می رقصد
تو با باران رفته ای
و تنها باقی مانده است
چتری از تو
همراه چترت
عجیب نیست !
احساس وحشی دوست داشتنت اینچنین می تازد
بخوان به سمت خویش
گستاخی ِ سرکشم را
که در دشت سبز نگاه تو رامم
- ۹۴/۰۸/۱۹