خداحافظ عاشقی..گروه بزرگ شبهای روشن..
خـــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــدایا…
صورت حساب لطفا…
باقیشم مال خودت…
منو خلاص کن
سیر شدم از زندگی. . .
::
::
اگه خدا اهل پُز دادن بود . . .
الان زیر چشمامون نوشته بود چند مگاپیکسله !
::
::
خَستــــه ام….!
امــــا تَحمـُـــل مـی کُنــم…
خُــــدایـــا روزِگـــارت با من و احساسم بـَــد تـــا کـــرد…!
::
::
وقتی عبارت ” خدا را به یاد داشته باش ” را می خوانم
در ذهنم و در قلبم گزینه ” همیشه ” را برایش تیک می کنم . . .
::
::
نجار ها هم کورند
هنوز هم تخت دو نفره میسازند نمیبینند
همه تنهاییم حتی آنهایی که دو نفره میخوابند…
::
::
گاهی وقتا
یه چیز
یه نفر
یا یه حرف
می تونه این غبار غم لعنتی رو
از رو دلت برداره . . .
و این یه نشونه ی خیلی خوبه
::
::
کوچه ها را
بلد شـــده ام
و رنگـــ چراغ های راهنـــما را
دیگـــر در راه مدرسه گـــم نمی شوم !
اما
میـــان آدم ها
گـــم میـــشوم
آدم ها را بلـــد نیستـــم !
::
::
همه بدهی هایم را هم
که صاف کنم
به دلم مدیون میمانم
برای تمام
”دلم میخواست” های
بی جواب مانده ام
::
::
نسلی هستیم که از پشت ِ قابهای ِ شیشه ای مانیتور یکـدیگـر را در آغوش کشیدیم !!!
::
::
دیـگر بغـضم
در چشمانـم گـیر مـی کـند ،
نگـاهم در صدایـم ،
اشک در گلویم ،
مـن که گفته بودم
آدم نمی شوم …
::
::
تازه حکمت بازی های کودکانه را میفهمم
زووووووو
تمرین این روزهای نفس گیر بود !
::
::
عشق ِ ما همانند ِروز های هفته است!!!
تو شـنـبـه و من جـمـعـه…..!
نمیدانم چرا جـمـعـه اینقدر به شـنـبـه نزدیک است اما شـنـبـه از جـمـعـه دور است؟!؟!؟!؟
::
::
گـفـت : بـگـو ضـمـایـر را
گـفـتـم : مــَن مـَن مـَن مــَن مَــن مــَن
گـفـت:فــقـط مــن ؟
گـفـتـم: بـقـیـه رفـتـه انـــد . . .
::
::
کاش من دیگری میشدم
مینشستم مقابل خودم , سراپا گوش میشدم
تا بفهمم حرف حسابم چیست ؟
::
::
هــیــچ قَــطـار ی اَز ایـن اُتـاق نِــمـی گُــذَرَد
مَـن ایـنـجـا نِــشـَـسـتِـه اَم
وَ بـا هَــمـین سـیگــار قَــطـار می آفَــریـنَـم !
نِـمـِِی شِــنَــوی .. ؟؟
سَــرَم دارَد ســــوت مــی کِــشـَــد !!
::
::
بی قـــــرار هیچ قـــراری قـــراری نبــوده ام…
مگـــر قـراری که بــــا تـــــو داشـــتم…
و تــــو هرگــــز نیامـــــدی…
::
::
وقتی که گریه م میگیره ، دلم میگه مبارکه
قدر اشکات رو بدون ”
هنوز چشمات بی کلکه” ”
::
::
می گوید:کلمات گــــاهی معنایی خود را از دست می دهند …
این روزها ”دوستت دارم” ها دیگر قلب کســی را به تپش وا نمیدارد !
و گونه کسی را سرخ نمیکند !
ومن درجوابش
می گویــم :مشکل از دوست داشتن نیست مشکل از تکـــــــرار است !
::
::
اگه عشقت باهات راه نیومد
یقین داشته باش
بایکی دیگه داره مثه اسب میتازه….
::
::
یه بیماریـــه مادر زادیــــه لاعلاج دارم:
”هر کی رو میبینم فکر میکنم آدمه”…!!
::
::
از ایـن میعـادگــاه تکــراری خستـــه ام!
بیـا اینبـار جـای دیگـــری قـرار بگـذاریم
بــــرای بــــــاهــم بـــــــودن
جـــایی جــز خیـــــــــــــــــالم…!!
::
::
قرص های خواب
لیوان لیوان آب
آرزوی اینکه شاید تا ابد
خوابت را ببینم …!
::
::
دست از شعرهای من بردار
نمی بینی شعرهام
دست به دست می چرخد
بین اینهمه
دستهای نامحرم ؟!
::
::
مـــــــــــــرد است دیگر…
گاهی تند میشود گاهی عاشقانه میگوید..
مـــــــــــــرد است دیگر..
غرورش آسمان و دلش دریاست…
تو چه میدانی ازبغض گلو گیر کرده یک مـــــــــــــرد..
تو چه میدانی که چشمانت دنیای او شده..
تو چه میدانی از هق هق شبانه او که فقط خودش خبردارد و بالشش؟…
مـــــــــــــرد را فقط مـــــــــــــرد میفهمد و مـــــــــــــرد
::
::
تنهایی ام را کســی شریک نیست
مطمــــئن باش
دستِ احتــــیاج به سمت ِتــــو که هیـــچ
به سمت ِ خودم هم دراز نخواهم کرد
شایـــد کــه تنهایی هایم
از تنهایی دق کنــــد..
زندگی کوتاه تر از آن است که به خصومت بگذرد
و قلبها گرامی تر از آن هستند که بشکنند
فردا طلوع خواهد کرد حتی اگر نباشیم……
عشق است اگر از آن نداری سهمی
فهمیدن عشق عاشقی می خواهد
یک بزرگ می شوی و می فهمی
ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته یک سینه غزق مستی دارد هوای باران از این خراب رسوا امشب دلم گرفته امشب خیال دارم تا صبح گریه کنم شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته خون دل شکسته بر دیدگان تشنه باید شود هویدا امشب دلم گرفته ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است فردا به چشم اما امشب دلم گرفته
همه چیز به پایان رسید! آری وقت رفتن است... وقت سفر کردن و دل کندن... وقت جدایی... پای رفتن نیست... اما باید رفت... رفت و مقصد را جست! نمی دانم به کدامین سو می روم... اما می روم... باید ادامه داد... هنوز مانده... مسیر طولانی و مقص هم شادم و هم غمگین!!! شادم از پایان و غمگینم از پایان!!! کوله بارم را بسته ام... آماده ی سفر... اما دل کندن دشوار است از عزیزان!!! رسم روزگار این است... جدایی از کسانی که دوستشان داری!!! سخت است اما چاره ای نیست! دلم برای همه تنگ می شود... رفتن اجباریست... ماندن بعید.. تنها باید رفت و سفر کرد!!! تنها باید ادامه داد!!! آری می روم... خدا نگهدار...
من به درماندگی صخره و سنگ من به آوارگی ابر و نسیم من به سرگشتگی آهوی دشت شعر چشمان تو را می خوانم چشم تو چشمه شوق
گروه بزرگ شبهای روشن جهت عضویت 09016461973
لطفا نظر بدید...
- ۹۴/۰۹/۰۱