قلبت مال منه..شبهای روشن
به وبلاگ خودتون خوش اومدید.
=================================
سلام دوستان. حال درد و غصه هاتون چطوره؟؟ قد کشیده؟؟ امیدوارم ریشه شون خشک شه...
شرمنده مشغله کاریم زیاده سر فرصت حتما جواب نظراتتتو ن میدم ........
امیدوارم هیچکدومتون حال منو نداشته باشید. حالم خوب نیست...
بازم حرف دل دارم........
سخته رفیق میفهمی ؟؟ سخته از چیزایی بنویسی که
یه روز یه حقیقت قشنگ بود و الان یه واقعیت تلخ......
خدایا!
ذات توعشق است.
صورت توعشق است.
رنگ وجان مایه توعشق است.
وجان من.
کتابی ست که
پیام عشق رادرآن تحریرکرده ای.
اجازه نداد از خودم دفاع کنم...
قلبمو با تمام احساسش له کرد و رفت و من ماندم و یک دنیا دلتنگیو دلشکستگی که روز به روز بیشتر میشه...
دلم تنگه تنهاس آشوبه...
پس کو خداییکه میگن همین نزدیکییاس
امـشبـ هـیچـی نـمے خـوآهـم !
نـه آغـوشـتـ رآ
نـه نـوازش عـآشقـآنـه اتـ رآ
نـه بـوسـه هـآے شـیریـنتـ....
فقـطـ بـیـآ
مےخـوآهـم تـآ سحـر بـه چشـمـآن زیبــــایتـ خیـره بـمــآنـم
هـمیـن کـآفـی استـ
بـرآے آرامـش قلبـــ بــی قـرآرم
تـو فقـط بـیــآ . . .
دوستان توجه کنندگروه بزرگی به همین نام وبلاگم درزمینه ی واتس آپ هست.. کلمه ی عضو رو به این شماره ارسال کنید..
09016461973
می ترسم کسی جایم را در قلبت بگیرد
بوی تنت را بگیرد
آغوشت را از من بگیرد
پــــروانــه مــن
آن کس که شکست بـــال پــرواز تــو را
مـی دانست که خاطـرات پــرواز تــو را خواهــد کشت
ولی خبــر نــداشت که تــو خــدایی مهربــان داری
که خودش بــال و پــرت خواهــد شــد...
تمام روز میخندم
تمام شب یکی دیگه م
من از حالم به این مردم
دروغای بدی میگم
از این خونه ساکت و این اتاق
از اینکه بهش خیلی وابسته ام
از این حس تنهایی لعنتی
از اینکه نفس میکشم خسته ام
من حتی واسه درد و دل کردنم
کسی رو ندارم که درکم کنه
من عاشق شدم عاشق اون کسی
که هر لحظه تونست ترکم کنه
خیلی دوست دارم بدونم
این شبا راحت میخوابی
رویاهات شیرینه یا که
مثل من غرق عذابی
خیلی دوست دارم بدونم
پیش من نباشی سخته
خونه آرزوهاتو
حالا کی واسه تو ساخته
بهم بگو چه حالی داری
وقتی دستام از تو دوره
نمیدونی شب و روزام
بی تو خیلی سوتاکوره
بهم بگو چه حالی داری
وقتی من پیشت نباشم
نمک خودخواهی هامو
روی قلب تو نپاشم
تو دنیای من هیچکسی جز تو نیست
منم با یه خونه یه دونه اتاق
همه صورتم خیسه گریه ست بزار
همین جوری تاریک بمونه اتاق
از این خونه لعنتی خسته ام
من افسردم از وقتی عاشق شدم
جای زندگی توی آغوش تو
دارم زندگی میکنم با خودم
من حتی واسه درد و دل کردنم
کسی رو ندارم که درکم کنه
من عاشق شدم عاشق اون کسی
که هر لحظه تونست ترکم کنه
من عاشق شدم عاشق اون کسی
که اصلا نمیدونه چی میکشم
کسی که به من بی توجه شده
که حتی نمیفهمه دلتنگشم
دوباره کنج این کافه
نشستم منتها بی تو
دارم تو قهوه ی تلخم
میبینم عکس چشماتو
چقدر جای تو خالیه
رو این صندلی چوبی
کنارم نیستی و بی تو
دلم میشه یه آشوبی
یه عمری توی این کافه
همه ما رو باهم دیدن
تو نیستی و همه دارن
منو با دست نشون میدن
رو میز پشت سر داره
یکی دوستت دارم میگه
دلم میلرزه میبینم
که گل میدن به هم دیگه
میفتم یاد روزایی
که تو بودی کنار من
چه زود پاییز شد و گلها
تو دستای تو پژمردن
تو دستای تو پژمردن
به جز من توی این کافه
کسی انگاری تنها نیست
بدون تو چه دلگیرم
برام این لحظه زیبا نیست
صدای خنده میپیچه
تو مه دود همین کافه
یکی از پشت سر میگه
بی زحمت 2تا نسکافه
رو میز پشت سر داره
یکی دوستت دارم میگه
دلم میلرزه میبینم
که گل میدن به هم دیگه
میفتم یاد روزایی
که تو بودی کار من
چه زود پاییز شد و گلها
تو دستای تو پژمردن
تو دستای تو پژمردن
تو دستای تو پژمردن
گریه کن
واسه من و عشقی که باختی گریه کن
تو همون قفس که ساختی گریه کن
واسه مرگ خنده هامون گریه کن
تو بجای هردوتامون گریه کن
گریه کن واسه بغض تو دلامون
واسه مرگ خنده هامون
واسه اون غم چشامون
واسه اون خاطره هامون
واسه تنهایی دستات وقتی که منو نداری
وقتی قاب عکس خالی جلوی چشات میزاری
وقتی هیچکسو نداری سر رو شونه هاش بزاری
گریه کن راهی نداری گریه کن
وقتی دستامو تو دستای یکی دیگه دیدی
واسه تنهایی دستات گریه کن
وقتی چشمام دیگه دنبال تو نیست
واسه تنهایی فردات گریه کن
وقتی هیچکس و نداری سر رو شونه هاش بزاری
گریه کن راهی نداری گریه کن
نمی دانم چرا وقتی،
دلم درگیر یاد توست،
هوا دلگیر و بارانیست…
صدای رعد هم جاریست…
نه رویایی ، نه کابوسی ،
هر آنچه هست بیداریست…
نمکدان می شود ابر و…
نمکها روی زخم دل …
و این آغاز یک موضوع تکراریست…!
هنرها دارد این باران،
از آن لحظه که می بارد،
تبم در گریه می سوزد…
تحمل کینه می توزد…
و تن هم طبق معمول همیشه
پیله ی افسوس می دوزد…
دلم دلتنگ یاد توست..!
نگو دوستت دارم
انسان این واژه ِ تَرَک خورده را باور می کند . . .
دست و پای قلبش را گم میکند
انسان است دیگر ، عاشقی زود باور ، تقصیری ندارد . . .
از کاه ِ خیال ِ تو کوهی میسازد بر فراز ِ رویاهایش
آن وقت تو میروی و او میماند با روحی زخمی،
تو میشوی شاه ِ قصه و او جذامی ِ طرد شده از افسانه ها
می میرد ، به همین آسانی
نگو دوستت دارم . . .
نگو . . .
صدایـــــــم میـــــزد گلــــــم
گلـی بـــــودم در باغچه دلــــش
امــــــا او باغبـــــان عاشقـی نبـــود
گاهـــی سر میــــزد و دل میـــبرد
سالـــــها بعد دانستــــــم که مـن تنــــها نبـــودم
او باغبــــــــان گـــل های زیــــادی بـــود...
کنــارت هستند : تــا کی ؟؟
تا موقـعی که به تـــو احتیاج دارند!!
از پیشت میـرن یـک روز : کــدوم روزا ؟؟
وقتی کســی جــای تــــو رو گرفـت !!
دوسـتـت دارنـد : تا چــه موقــع ؟؟
تا موقعی که کسی دیــگر را برای دوســت داشتن پیــدا کنند!!
میگویید عاشقت هست : نــه عزیزم برای همیشه نه!!
فقط تا موقعی عاشـقـت هست که نوبـت بازی با تـــو تمام شود!!!
قـــانــعــــم...
تــــو قسمت مــن نبــودی!!
مــال مـــردم بــــودی!!
قربــون دلــم بــرم که مـال مـردم خــور نیـــست!!!
تصور کن روزی بهم
پیام بدی و جواب ندم!
زنگ بزنی و تعجب کنی چرا جواب نمیدم
و روزی دیگه زنگ بزنی و یکی از خانواده ام جواب بده بگه بفرمایید؟
و تو بگی کجایی؟؟!
بگه منظورت اون مرحومه؟؟؟؟
چیکار میکنی؟ داد میزنی؟ گریه میکنی؟
اونوقت میگه امروز 4 روزه دفنش کردیم
اون لحظه چی میــــــــگی؟
تا وقتی امروز کنارتم سعی کن دوستم داشته باشی
چون ممکنه روزی بیاد و من نباشــــــم...
دیروز یکی رو دفن کردن امروز یکی و فردا هــــم من....
کمی آرام تر باران...
او دیگر کنارم نیست ... ! ! !
لیاقت می خواهد واژه ” ما ” شدن
لیاقت می خواهد ” شریک ” شدن
تو خوش باش به همین ” با هم ” بودن های امروزت
من خوشم به خلوت تنهایی ام
تو بخند به امروز…
من میخندم به فرداهایت
چقدر دیر فهمیدم …
که مخاطب “خاص” من متعلق به “عام” بود…!
مثل فندکی که سیگار چندین نفر را روشن می کند…!
این روزها ...
انسان ها تنهایی ات را پر نمیکنند ...
فقط خلوتت را بهم میزنند ...
=================================
هیچگاه دل آنان که بیصدا گریه میکنند را نشکنید
اینها کسی را
برای پاک کردن اشک هایشان
نـــدارند...
"حسین پناهی"
بگذار مرز تنهایی را
رد کنم …
ببین
گذرنامه ام
فقط مهر لبهایت را کم دارد …
چـه خـوب اسـت آدمها یـک نفـر را هـر روز دوسـ♥ــت داشتـه باشنـد
نـه هـــر روز یــک نــفــــر را ....!!
فقط رفت
بدون کلامی که بوی اشک دهد ...
فقط رفت
بدون نگاهی که رنگ حسرت داشته باشد ..
فقط رفت فقط رفت
و من شنیدم
که توی دلش گفت: راحت شدم ...
دلـــگـیــــرم از اونایی که هرچی داشتم براشون رو کردم ولی ازم سیــــر شـدن . . .
دلـــگـیــــرم از اونایی که منــو فــقــط واسـه روزای تـنـهـایـیـشون میـــخـواستــن . . .
بی کسی هایم هوای آغوشی رادارد
که بی منت به آتش بکشد تمام نبودن هایت را
عاشقانه ترین وبلاگ
خسته از روزهای تکراری
افسرده از بازی روزگار
دل زده از مردم دنیا
آزرده خاطر از همه
شکست های پی در پی
و .... و .... و .... و .... و
اینها همه تاوان است
تاوان یک نگاه
یک نگاه و لرزش دل
قلبت مال منه
بگو
اینو داد بزن
که همه بدونن
چه فرشته ای همراه منه...
آرزو،آرزوی با تو بودن،آرزوی لحظه ای بوئیدنت
آرزوی یک بوسه،آرزوی در آغوش گرفتنت
میگویند در این شب از خدایت چیز های کوچک نخواه
خواسته هایم به نظر پوچ و بی نهایت کوچکند
ولی این نهایت ارزوی دلم است
کاش در ارزوهای مقدس و زیبایت
ذره ای یاد ماهم باشی...!
قرارمان این شب ها که نیستی...
باشد پای تابیدن های ماه....
حواسم هست که توهم همان ماهی رامی بینی
که من میبینم اینجا... بدون تو...
قرارمان باشد با ماه...
برساند نگاهم رابه نگاهت...
بی کم و کاست...
عشق اگر باشد
هم خنده هایت را دوست دارد ،
هم گریه هایت را ….
هم شادی ات را دوست دارد ؛
هم غم هایت را …
هم لحظه های شادابی ات را می پسندد ،
هم روز های بی حوصلگی ات را …
هم دقایق پر ازدحامت را همراهی میکند ،
هم دقایق تنهایی ات را …
- ۹۵/۰۱/۲۱