اما نمیدانم خودم، هم عاشقم هم نیستم
ﭼﺮﺍ ﻏﻤﮕﯿﻨﯽ ؟ : ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻡ
ﺁﯾﺎ ﻋﺸﻖ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺍﺳﺖ ؟ : ﺑﻠﻪ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﭼﺮﺍ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ؟ : ﻭﯾﮋﮔﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﺎﺳﺖ
ﻟﺬﺕ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﭼﯿﺴﺖ ؟ : ﻓﮑﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺍﻭ
ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﺭﻭﯼ ؟ : ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭ ﺭﻓﺖ
ﺩﻟﺖ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟ : ﭘﯿﺶ ﺍﻭ
ﻗﻠﺒﺖ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟ : ﺍﻭ ﺑﺮﺩﻩ
ﭘﺲ ﺣﺘﻤﺎ ﺑﯽ ﺭﺣﻢ ﺑﻮﺩﻩ ﻧﻪ ؟ : ﻧﻪ ﺍﺻﻼ
ﭼﺮﺍ ؟ : ﭼﻮﻥ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﻢ
===============================
یک “تو” وسط زندگی ام گم شده است
بعد از تو جهان دیگری ساخته ام
آتش به دهان خانه انداخته ام
بعد از تو خدا خانه نشینم نکند===============================================
تو به تنهایی
برایم یک جمعیتی
به تنهایی یک شهری
یک کشوری
و من به اندازه ی چند میلیون نفر
به تو وابسته ام ..
.
ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺶ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﮔﺮﻡ ﻣﯿﺸﯽ که ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺮﻩ هوا ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺮﺩﻩ
.
.
.
.
.
.
مرمرین پله آن غرفه عاج
ای دریغا که ز ما بس دور است
لحظه ها را دریاب
چشم فردا کور است
“زنده یاد فروع فرخزاد”
.
.
.
.
.
.
از شبنم عشق،خاک آدم گل شد
شوری برخاست فتنه ای حاصل شد
سرنشتر عشق بر رگ روح زدند
یه قطره خون چکید و نامش دل شد
.
.
.
.
.
.
در یک لحظه تمام شد. او رفت …
دو کلمه ای که معنای زندگی ام را برای همیشه تغییر داد …
به سلامتی کسی که کمرمو شکست ولی من هنوز دولا دولا دوسش دارم …
.
.
.
.
.
.
تا ولوله عشق تو در گوشم شد
عقل و خرد و هوش فراموشم شد
تا یک ورق از عشق تو از بر کردم
سیصد ورق از علم فراموشم شد
.
.
.
.
.
.
در عشق تو گاه بت پرستم گویند
گه رند و خراباتی و مستم گویند
اینها همه از بهر شکستم گویند
من شاد به اینکه هر چه هستم گویند
.
.
.
.
.
.
به سلامتی کاج که تو اوج یخ بندون زمستون ذات سبزش رو نشون میده وگرنه تو تابستون که هر علف هرزی ادعای سبزی داره …
.
.
.
.
.
.
باران میبارد
و هوا پر شده از دوستت دارم هایی
که به دست باد ها سپرده ام
کـاش!
پنجره ات باز باشد…
.
.
.
.
.
.
گفتند محبت کن ، از محبت خارها گل میشود …
محبت کردم اما هیچکس گل نشد ؛ فقط خارم کردند !
.
.
.
.
.
.
قبل از اینکه عاشقم شوی…
مرا خوب خوب نگاه کن،
مبادا چیزی از قلم بیفتد که بعد ها به چشمت بیاید !
.
.
.
.
.
.
تلاش کن تو زندگی مثل درختی باشی که اگه کسی بهت لگد زد”شکوفه “بارونش کنی…!
.
.
.
.
.
.
چه پر جرات میشود انسان وقتی میفهمد
کسی دوستش دارد
“دکتر شریعتی”
.
.
.
.
.
.
نمیپرسی تو حالی از دل غمگین و بیمارم / ولی من هر کجا باشم ، خیالت را به سر دارم .
.
.
.
.
.
.
معلممان می گفت :
زیر کلماتی که نمی دانید خط بکشید …
حالا بعد از این همه سال …
این همه عمر …
این همه کتاب …
به زیر همه دنیا خط می کشم …
.
.
.
.
.
.
غصــه نخــور ؛ کنــار آمـده ام بـا نبـودنت . . . خیلـی که دلـم بگیـرد ، گریـه میکنـم
.
.
.
.
.
.
از این همه سلام ضبط شده خسته شده ام این روز ها دلم حرفی نو میخواهد اگر ساده هم باشد عیبی ندارد مثلا بگو دوستت دارم….
.
.
.
.
.
.
ذهن همیشه آن چیزی را به خاطر می آورد که قلب هرگز فراموش نمی کند…
.
.
.
.
.
.
آدمها فراموش نمیکنند…
فقط دیگر ساکت میشوند …
همین !
.
.
.
.
.
.
به من می گفت عشق برای هر دوی ما زود است ….
اما …
اما مثل این فقط برای من زود بود ، نه او و دوست صمیمی من …..
.
.
.
.
.
.
از کسی که دلش گرفته نپرسید چرا ؟
آدما وقتی نمیتونن دلیل ناراحتی شون رو بگن دلشون بیشتر می گیره …
مهربانم!
شعر هایم...نوشته هایم و عاشقانه هایم
...به تمنای چشم های توست
...چشم هایت را نبند
هستی ام به باد می رود...
عشق بی همتای من!
به حرمت نفس هایت و
به حقیقت دقایق پریشان عاشقیمان سوگند
که پاکی چشمانت
زیباترین تصویریست که در
ذهن عاشق من حک شده است
گروه بزرگ شبهای روشن ساماندهی ومنظم ترین گروه جهت عضویت 09016461973
نظر یادت نره
اگه مَردی … ؟
مَرد بمون … اگه نیستی … نامَردی نکن … !!
اگه تنهایی … ؟!!
تنها بمون … اگه نیستی … تنهاش نذار … !!
اگه نجیبی … ؟!!
نجابت کُن … اگه نیستی … هرزگی نکن … !!
اگه عاشقی … ؟!!
… عاشق بمون … اگه نیستی … حُرمتِ عشقو نَشکَن
گفت جبــــــران میکنم !!
گفتم کـــدام را ؛
عمــــــــــر رفته را !!
روی شکستــه را !!
دل مــــــــرده اما تپیــــــــــــده را !!
حالامن هیــــچ … جــواب این تارهای سفید مــــو را میدهـــی !!
نگاهی به سرم کرد و گفت چه پیـــر شده ای !!
گفتم جبـــــــــــران میکنی !!
گفت کدامش را . !!!
لــــــــــبخنـــد مــــی زنـــم
فکر نکــن بازی را بـــــرده ای
نمـــــــی دانی ، با هـــــر کســـی رقــــابت نمی کنــم .
قاتل ها همیشه چاقو، تفنگ و اسلحه نمی کشند
گاهی قاتل های لعنتی
آنقدر دیر به سراغت می آیند ،
که می میری
یک مترسک خریده ام !
عطر همیشگی ات را به تنش زده ام ! درست مثل توست ،
فقط اینکه روزی هزار بار از رفتنش مرا نمی ترساند …
میدانی رفیق . . .
وقتی نخواستنت…
آروم بکش کنار …
غم انگیز است اگر تو را نخواهد مسخره است
اگر نفهمی احمقانه است اگر اصرار کنی . .
می ترسم از اینکه
یه روزی،یه جایی،منو تو…
خیلی دور ازهم
شب وروز در آغوش یک غریبه
بی قرار هم باشیم
وبعد از هربار هم آغوشی
به یاد آغوش هم بیصدا گریه کنیم!
ما همه بدهکار دوستت دارم هایی هستیم
که پشت دیوار غرورمان پنهانشان کردیم
تا نشان دهیم مـــــــــنطقی هستیم!!!
شب که می رسد
به خودم وعده می دهم
که فردا صبح حتما به تو خواهم گفت
صبح که فرا می رسد
نمی توانم بگویم!
رسیدن شب را بهانه می کنم!
و باز شب می رسد
و صبحی دیگر…
و من هیچ وقت نمی توانم حقیقت را بگویم.
بگذار میان شب و روز باقی بماند
که چقدر
دوســــــــــــــتت دارمـــــــــــــــ
چـــــه آزمـــــون دشـــــواریست…!
قـــــلبت را در ســـــمت چـــــپ بـــــگذارند،
و بـــــگویند:
بـــــه راه راســـــت بـــــرو!
دلتنگی یعنی …
از آخرین باری که باهاش حرف زدی
یا باهاش حرف زدی چقدر گذشته…
یعنی ؛
وقتی داری کاری میکنی ،
توو یه لحظه ی خاص
آرزو کنی که
کــــــــــــــــاش الان کنارت بود…
مخاطب خاص
اول "عشق"بود
علاقه ی شدید قلبی
بعدشد"عجق"
علاقه ی جدیدقلبی!
جدیدابهش میگن "عچق"
علاقه ی چندم قلبی؟!
خدایابقیه اش باخودت
او هـــــم آدم اســـــت
اگر دوســـــتت دارم هایت را نشـــــنیده گرفت
غـــــصـــــه نـــــخور
اگـــــر رفـــــت گـــــریـــــه نـــــکـــــن
یـک روز چــشــم های یک نــفـــر عاشــقــش میکند
یک روز معــــنی کــــم محــــلی را مــــیفهمد
یک روز شکــــستن را درک مــــیکند
آن روز میـــــفهـــــمـــــد کـــــه
آه هایی کـــــه کشـــــیدی از ته قلبـــــت بوده . . .
پایان سریال دروغ هایت بود آخرین لبخندت
و چه ساده بودم من که تا تیتراژ پایانی به پای تو نشستم
هر وقت مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا باور کردی…!!!
در آغوشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــم بگیر…!!!
عذرخواهی از خــــــــــــــــــ♥ـــــــــــــــــدا با من……..!!!
ســـیگارش را مــی گــذارد زیــر لبــش و مـــی گــوید:
آتـــیش داری؟!
جــواب مــیدم:
تــوی جــیــبــم کــه نــه. . .
تـــو”دلــــم“چـــرا. . .
بــه کــارت مــی آیــد؟؟؟
خیلـــی ها بــاران را نمــی فهمند
نمـــی فهمند باید خیس شـد تا سبکــــ شد
نمی فهمند کــه شیشه عینکــشــان باید نمناکـــــــ شود
نمــی فهمند کـــه با بــاران باید خندید
به بـــاران باید عشق داد
با بـــاران باید عشق را دید
و شــایــد بــاران خیلــی ها را نمــی فهمــد… !
دلتنـــگــی هـــای زیــاد . . .
خطـــرناکـــ اســتــــــ
آدم را به کمــتــر از حقش قانــع مــی کنــد . . .
بــُـزرگتـــــریــטּ " اشــــتبـــآهــــم" در زنـــــدگــــے
ایــــטּ بــــــــود::
هـــــرجــــآ رنـــجـــیــدم "لـــبخــند" زدم!!!
فکــــر کــــردنــد " درد" نـــدارم…
ضــــربـــہ را "محــــکمــــتر" زدنـــــد!!!!!