شب های روشن

غمگین ترین وبلاگ جهان.

غمگین ترین وبلاگ جهان.

وبلاگ همه ی دلشکسته ها..

۲۵ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

مرگ در مکانی که پزشک هست و دردی دوا نمی شود؛روا نیست

 


واسه شکستن یه دل فقط یه لحظه وقت می خواد.اما واسه اینکه از دلش

 در بیاریشاید هیچ وقت فرصت نداشته باشی... میشه مثل یه قطره

 اشک بعضی ها رو از چشمت بندازی ، ولی هیچ وقت نمی تونی جلوی

 اشک وبگیری که با رفتن بعضی ها از چشمت جاری میشه.

 

سادگی را دوست دارم چون با صداقت است هیچ دروغی درآن راه
 
 نداردمانندکودکی است که با چشمان معصوم اش به همه نگاه میکند
 
 وبا معصومیت اش هزاران حرف به دنیا میزند.
 

همیشه به من می گفت زندگی وحشتناک است ولی یادش رفته بود که

 به من می گفت تو زندگی من هستی روزی از روزها از او پرسیدم به

 چه اندازه مرا دوست داری گفت به اندازه خورشید در اسمان نگاهی به

 اسمان انداختم دیدم که هوا بارانی بود و خورشیدی در اسمان معلوم

 نبود شبی از شبها از او پرسیدم به چه اندازه مرا دوست داری گفت به

 اندازه ستاره های اسمان نگاهی به اسمان انداختم دیدم که هوا ابری

 بود وستاره ای در اسمان نبود خواستم برای از دست دادنش قطره ای

 اشک بریزم ولی حیف تمام اشکهایم را برای بدست اوردنش از دست

 داده بودم .

در امتــــداد غروبِ یک خیــــابان بلنـــــد
که هر چـــــه مــــــی روی تـــــمام نمـــــی شود
هوا ابریـــــست
بـــــاران نـــم نــم مــــــی بارد
نه چـــتر می خواهم و نه چیــــــز دیگــــری
دلــم
فقـــــط صدای اذان می خـــــواهد ...



 

 
چه بلاها که بر سر آدمیزاد در نیاورده و نمیاره،
چه  خانواده ها رو که بر هم نزده و چه خانمان ها که نسوزونده،
چه روابط زناشویی و یا دوستا نه ای که به آتش نکشونده،
چه ماجراها و چه قتل و جنایتهایی که به بار نیاورده،
چه قلبها که نشکونده و چه بذر کینه ها که نکاشته،
دریک کلام، چه کارها که نکرده!!!!
این حس ِ  ح س ا د ت....


اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام را عشق می گذاشتم اگر دبیر

 ریاضی بودم عشق را با عشق جمع می کردم اگر معمار بودم قصری از

 عشق می ساختم اگر سارق بودم فقط عشق می دزدیدم اگر بیمار بودم

 تنها شربتی که می نوشیدم فقط شربت عشق بود اگر درجه دار بودم

 فقط به عشق سلام می دادم اگر پلیس بودم هرگز عشق را جریمه نمی

 کردم اگر خلبان بودم در اسمان عشق پرواز می کردم اگر دبیر ورزش

 بودم به بچه ها می گفتم با عشق نرمش کنید اگر خواننده بودم فقط از

 عشق می خواندم اگر ناخدا بودم همیشه در ساحل عشق لنگر می

 انداختم اگر نجار بودم عشق را قاب می گرفتم.

 

?.?.?...?.?.?


این سه تا نقطه یعنی کلی حرف که مونده تو دل و نمی شه گفت   اصلا!

چون گفتنی نیست    مؤدب

اگه می شد گفت ، لابد می گفتم دیگه

حالا چه ربطی داشت ، می گم

یکم فکـــــــــــــر کنید         یعنی چی؟

ما آدم ها کلی حرف تو دلمون مونده

کلی حرف خیلی هـــــــــا

همین جور ساده رد نشیم...             گل تقدیم شما

چرا خیلی وقتا نمی تونیم حرفامون رو بگیم

چون اون چیزایی که ما می بینیم ، چیزایی نیست که دیگرون می بینند .شاید حرفای دلمون باس اونا خنده دار باشه یا مثل تیغ برنده

می دونید   گیج شدم

گاهی بعضی حرفا تو دل بمونه بهتره

مثلا من خودم آمدم کلی حرف باس یکی بنویسم        مدرک داشتن

اما تا می آمدم  پیام رو بفرستم کامپیوتر خاموش می کرد        تهوع‌آور

شاید  پنج یا شش بار این اتفاق افتاد

آخرش هم پشیمون شدم و دیگه اون چیزی رو که می خواستم بنویسم ننوشتم              قابل بخشش نیست

این یعنی این که بهتره حرفای توی دلت همونجا بمونه

شاید با گفتنش چیزی درست نشه ، اگه بدتر نشه

حالا اینا به کنار

به قسمت و حکمت اعتقاد دارین

راسش من اعتقاد ندارم     قابل بخشش نیست

اما این چند روزه داره تو کتم میره ،لابد یه چیزایی هست که همش عجیب و غریب می شه

ولی جدا

یکم فکر لازمه             یعنی چی؟

دنیا یه دایرست

که کلی و شعاع داره ما اول و آخرش یک یا چندتا خط می کشیم که از مرکز می گذره،

مهم نیست این خطوط از کدوم سمت کشیده بشه

مهم اینه که از مرکز می گذره و دایره رو نصف می کنه

نصف مال من نصف مال تو

به این می گن عدالت

هان...!!!

هیچی بابا ____________________ یه لحظه شعار دادم.        مؤدب

خیلی ساده مثل بقیه شعار ها از کنارش رد شیم.


نتیجه غیر اخلاقی به همراه تیکه متن پایانی:

سخت نگیریم-دنیا دو روزه

یه روزش خوابیم و یه روزش یا می خندیم یا گریه می کنیم.

و روز سوم دیگه نیسیم.

" این یه تیکش کمی ته دلم رو می گیره -یاد اون ترانه می افتم که که میگه آدم دلش می سوزه"

پس بهتره یه جوری به دنیا و اتفاقاتش نگاه کنیم که غصه کمتری بخوریم

دنیا فقط یه دایرس که همه چیزش به هم ربط داره " یعنی یه جاش شاده جاهای دیگه هم که بی ربط نیست به اون جا می تونه شاد باشه یا بلعکس"

می تونیم یه دایره شاد داشته باشیم

یا یه دایره غم گین     گیج شدم

و یا یه دایره که هم غم توشه هم شادی

اما همه چیز به خودمون ربط داره

اصل اینه که از دنیا چی بخوایم

تو بخواه که اون بهت بده.چون این دنیا بی خوده..         .گیج شدم

یعنی برای خودش نیست

برای تو آفریده شده


 


گروه بزرگ شبهای روشن جهت عضویت واتس آپ   09016461973


 


امشب باز یکی از شبهای نفرین شده من است

امشب از شبهایی است که بغضی

سمچ به گلویم فشار میاره

از همه کس خسته ام

به کی اعتماد کنم؟

به کی بگم که دلم چی میخواد

به کی بگم که خسته ام؟

به هر کی تکیه می کنم سست میشه

و می افته

به هر کی اعتماد می کنم باز

 برعکسش ثابت میشه

آی مردم این کره خاکی چطور بگم

که چی می خوام

به چه زبونی بگم اون چیزی که من

میخوام با اون چیزی

 که تو فکر شماست زمین تا

 آسمون فرق داره؟

ای خدا یه شب دیگه با تنهایی من گذشت .

یه شب دیگه با بی قراری من سپری شد

یه  شب دیگه با دل نگرانیهام از آینده  طی شد و گذشت

دلم بد جور گرفته بدجور هوای گریه داره

بد جور به یه هم صحبت نیاز داره

بد جور به یه دوست واقعی محتاجه

اما دریغ از این دوست 

دریغ از این محبت کاذب

دریغ

 ای معبود من از این همه بی محبتی دارم می پوسم

گفتم پا تو  این زندگی بذازم همه چی حله

اما حل نشد

فکر می کردم اونی که انتخابش کردم

 تا آخرش می مونه اما

نموند

نه اینکه نموند موند اما اونطوری که

 می خواستمش نموند

تو این دنیا کی راست میگه ؟

کی از ته دل می خوادت ؟

کی تو رو درک می کنه؟

کیه که آروهای تو رو هر چند ناچیز به

واقعیت نزدیک کنه؟

بخدا نیست

بخدا اونی که فکرش می کردی اصلا وجود نداره

خدایا از هیچکس خیری ندیدم خدایا!!!من همانم که در خلوت حیا نکردم..

ودر آشکار نیز مراقب فرمانت نبودم...

من آنم که وقتی مژده گناهم را شنیدم شتابان بسوی آن رفتم...

تو مهلتم دادی توجه نکردم...

تو پرده پوشی کردی حیا نکردم...

با آنکه می دانستم از همه چیز خبر داری...

ولی با تمام این حرفها خدایا!!!

با بردباریت مهلتم دادی و گناهانم را از یاد برده ای واز کیفرم در گذشته ای...

از این بالا تر گویا تو از من شرم داری؟!...

ولی خدایاااا

این راهم خودت میدانی که وقتی گناه می کردم....

اعتقاد نداشتم که تو خدای من نیستی...

ومی دانی که قصد لجبازی با تورا ندارم....

گناه من ناشی از هوای نفسم بود...

پس خدایا....

مرا به حال خودم رها مکن...

چون با وجود تمام این گناهان...

خودت می دانی که......دوستت دارم.... برایم گریه کن امشب
بــــرایم گــریه کن امشب که تنها امشبم بــا تـو
برایم گریه کن فــردا بجز از یادی نخواهد بود
جهان عشق خــواهد بود بنــــام لیلی و مجنون
و لیکن رهروان عشق را رهبر نخــواهد بــود
برویم بوسه زن امشب کـــه تنهــا امشبم با تـو
بجــــز از امشبم اینجا شبی دیگر نخـواهم بود
نمی خواهم بــر گورم لب مهـــر و وفا سایـی
و یا بی من نمی خواهـم که بی یار دگر مانـی

 

 
سیگار که نمیکشم هوس و بوی سیگار در سرم غوغا میکند . . .
سیگار که میکشم بوی تو در سرم میپیچد . . .
آخر همه جا به تو می رسم !

با اینکه میدانم دیگر هیچ گاه به تو نمیرسم 

کبریت بکش تا ستاره‌ای به شب اضافه کنیم

و خیره شو به مردمان تنهایی که در آسمان سیگار می‌ کشند

.


این بار سیگار را بکش، از طرفی که می سوزد ؛ تا بدانی چه میکشم

 

خاطرات کهنه ...
ذهن بیمار ...
سیگارِ روشن .... دنیا میشود ماله من با کام یک
کام دو .... عمیق ... سنگین ... تصویر مبهم ....
کام سه .... ســـــــکــوت !
کام بعدی ....کام مرگ ... یاد تو ...کام حبس گام آخر پای قبر

نصفه خاموش ... سکوت محض!

هرکجا دردم سنگین تر شد....!

سیگارم را سنگین تر کشیدم....!
 
میدانم روزی فرا خواهد رسید که دیگر سیگارهم به سنگینی دردم تعظیم کند!
 
 
پک هایی که به سیگار میزنم از یادآوری خاطرات تو نیست...
نیکوتین.. مرا بهتر از تو درک می کند و آرامم می کند...
بهتر می داند کام گرفتن حرمت نان و نمک دارد...
 
 
مــــرد کــه باشـــی
تنهـــایــت کــه بگـــذارنـد
عتـــــــراضـی نخواهـــی کـــرد.نهـــائیـــت را هــــم، پـُـــــر نخــــواهـــی کــــرد.
فقـــــط بـه وقــــارت افـــــزوده خــــواهـــد شـــــد
و می شــــــود بـــــزرگی را در اعمـــــــاقِ نگاهــــــت دیـــــد

 


سیگار بهـانه است...
برای به آتش کشیدن ذره ذره ی التهاب فروخفته ی درونم ...
لعنـت به این تاریکی ...
درد های آتش گرفته ی مرا فـاش میکند ...!
همه این جا خـواب اند
حتی خیـالت ...
و من باز عمیق تر پـک میزنم ...
تا خاکستر کنم رویاهای بر باد رفــته ام را...!

تنهایی را بلند ترین شاخه درخت میفهمد،

انگار هر چه بزرگتر میشویم تنهاتر میشویم

براستی خدا از بزرگی تنهاست ،یا از تنهایی بزرگ؟!!!


 


اگر روزی داستانم را برای کسی نقل کردی بگو:
بی کس بود،اما کسی رو تنها نذاشت.

دلشکسته بود،اما دل کسی رو نشکست.

کوه غم بود،ولی کسی رو غمگین نکرد.

و شاید بد بود ولی برای کسی بد نخواست…


   به هرکه می گویم “تو” به خودش می گیرد

چه ساده اند اینها ! نمیدانند هیچکس برای من “تو” نمیشود . .



بعضی‌ وقتا باید بذاری آدما همینطوری برن ،

نه برای اینکه اونا واسه تو با ارزش نیستن .
   
بلکه برای اینکه تو دیگه برای اونا با ارزش نیستی‌!!!!
دوستانی که میخوان دلنوشته هاشون به اسم خودشون یابا پیش شماره خودشون دروبلاگ باشه لطفا فقط کوتاه با این شماره ارسال کنند.         09016461973



。。。نقطه ی آغازسیـــــــگار。。。
。。。کشیدن هایم روزی بود که 。。。
。。。تو تَرکَــم کردی و سیگار درکَـــم کرد...。。。



وقتی کوچیک بودیم دلمون بزرگ بود ولی حالا که بزرگ شدیم

بیشتردلتنگیم ............کاش کوچیک می موندیم تا حرفامون رو از

 نگاهمون بفهمن نه حالا که بزرگ شدیم و فریاد هم که می زنیم

 بازکسی حرفمون رو نمیفهمه.


همیشه فکر کن تو یه دنیای شیشه ای زندگی میکنی. پس سعی

کن به طرفه کسی سنگ پرتاب نکنی چون اولین چیزی که میشکنه

 دنیای خودته.

 

 

 

سیب سرخی رابه من بخشید و رفت ، عاقبت برعشق من خندید

ورفت ،اشک درچشمان سردم حلقه زد ، بی مروت گریه ام رادید و رفت.


سلام عزیزم .خوش آمدید

اینجا هوا بارانیست .


پتویم را تا چانه بالا میدهم


و در بستر گرم خویش فرو میروم .


باران ؟


چرا میباری ای آسمان ؟


و چه راحت میباری !


میخواهم گریه کنم .


میخواهم اشک بریزم ولی نمیتوانم .


میخواهم از این لحظات گله کنم ولی به چه کسی ؟


اینجا هیچ کس نیست .


اینجا فقط من هستم و ....


راستی پس تنهایی کجاست؟


مبادا تنها بماند !


وقتی کوچیک بودیم دلمون بزرگ بود

 ولی حالا که بزرگ شدیم بیشتر دلتنگیم!!!

کاش کوچیک می موندیم تا حرفامون رو از نگاهمون بفهمن !

نه حالا که بزرگ شدیم و فریاد هم که می زنیم

باز کسی حرفمون رو نمیفهمه !!!


هرگز به کسی نگاه نکن وقتی قصد دروغ گفتن داری!

 هرگز به کسی محبت نکن وقتی قصد شکستن قلبش را داری !!!

 هرگز قلبی را قفل نکن وقتی کلیدش را نداری!!


از کسی که دوستش داری ساده دست نکش !

شاید دیگه هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی

و از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن

چون شاید

هیچوقت

هیچ کس

تو رو به اندازه اون دوست نداشته باشه !!

تنهایی...


هزار بار بهتر است


از بودن با کسی که


بودنش دروغ محض است


دلش که هیچ


حواسش هم با تو نیست


و فقط زمانی با توست که کسی را ندارد



گاهی دلم از آنهایی که در این مسیر بی انتها آمدند و رفتند خسته می شود
گاهی دلم از کسانی که ناغافل دلم را میشکنند میگیرد
...گاهی آرزو میکنم ای کاش...
دلی نبود تا تنگ شود...
تا خسته شود...
تا بشکند.... 


ترک میکنم و تنهایت میگذارم....

تا بیش از این انرژی ات را صرف نکنی برای....

صادقانه دروغ گفتن

خالصانه خیانت کردن

و عاشقانه بی وفایی کردن....

و هر چه بیشتر خودت را از چشمم انداختن...!!!!

و چه حس پوچی بود این که میپنداشتم... لایق اعتمادی


هرزگے مختص بـــﮧ تـטּ فروشے نیست

ربطے بـﮧ جنسیت هم نـבاره

همیــטּ ڪﮧ از اعتماב ڪسے

سوء استفاבه ڪنے … هرزه اے

همیــטּ ڪﮧ بــﮧ בروغ بگے בوستت בارم … هرزه اے

همیــטּ ڪﮧ خیانت ڪنے … هرزه اے

اگــﮧ میخواے تــטּ فروشے بڪنے

صاحب اختیار بـבنتے


اما هرزگے نڪــטּ چوטּ

از احساس و آبرو و غرور בیگراטּ بایـב مایـــﮧ بذارے!!!



هی میگن محکم باش!!!  محـــــــــــــکم  !!!!!هر قدر هم

که محکم باشی 

یک نقطه ،
یک لبخند ،
یک نگاه ،...
یک عطر آشنا ،
یک صدا ،
یک یاد ،


از درون داغونت می کنه 

هر قدر هم که محکم باشی . . . !!!!

http://deltangr.blogfa.com/

کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟

تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند

از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟!

وقتی کســی جایت آمد

دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟

تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند

میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه

فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !

و این است بازی باهــم بودن  !

http://deltangr.blogfa.com/

باید عاشق باشی تا بفهمی!

نگاه سرد یعنی چی!

دست سرد یعنی چی!

حرف سردیعنی چی!

درمقابل دوستت دارم گفتنت

سکوت سرد یعنی چی!

باید عاشق باشی تا بفهمی گرمای نگاه وحرف ودستت

وقتی به سرمای او برخورد میکنه
چگونه روزگارت بخار میشه!!


من ﻫﻨوز

ﮔﺎﻫﯽ
یواﺷﮑﯽ ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﻢ
ﯾواﺷﮑﯽ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﻣﯽﮐﻨﻢ
ﺻﺪﺍﯾﺖ ﻣﯽﮐﻨﻢ . . .
ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ،
ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ
ﺗﻮ ﺭﺍ
"یواشکی" دوست دارم . . .


http://deltangr.blogfa.com/



گروه بزرگ شبهای روشن  09016461973



http://deltangr.blogfa.com/








سلام !

خوبین؟

ببخشید که یکم غیبت  داشتم!!!مشکلات زیاده

از این به بعد نظرات همه رو جواب میدم(قول)

از شماها میخوام قشنگ ترین متن های غمگینی رو که دوست دارین به با ارسال پیامک به این شماره

09016461973 بفرستید.(فقط پیامک )تا بزارم توی وبلاگ

راستی ی چیز دیگه یادم اومد(نظر خصوصی اصلا نزارید)چون نه میشه بهشون جواب بدم

نه توی وبلاگ نمایش داده میشه....

مرسی از همه :)






اینبارهم که تاول پاهایم خشک شود دوباره عاشقت میشوم...دوباره به راه می افتم...دوباره گم میشوم(از:سحر)

::

ای قطار ، راهت را بگیر و برو ! دیگر نه کوه توان ریزش دارد

و نه ریزعلی پیراهن اضافه ، دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست(از:یلدا)

::

روزگارا:

تو اگر سخت به من میگیری،

با خبر باش که پژمردن من آسان نیست،

گرچه دلگیرتر از دیروزم،

گر چه فردای غم انگیز مرا میخواند،

لیک باور دارم دلخوشیها کم نیست

زندگی باید کرد...!...(از:یلدا)

::

یه روز خودم و دلم عاشق یکی و دلش شدیم، ولی اون خودم و دلمو از خودش و دلش روند.(از:مجتبی رسولی)



هنوز مثل سابق "مهربانم"...
اما دیگر کسی صدایم نمی کند"مهربانم

::

حرف های من بماند برای بعد!
دلخوری هایم..دلتنگیهایم...و تمام اشک هایم
تو از خودت بگو....
با او چگونه میگذرد که با من نمیگذشت



دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من ؟ الهی

 خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من !

 


ز تمام بودنی ها تو فقط از آن من باش ، که

 به غیر با تو بودن دلم آرزو ندارد .

 

من از این پس به همه عشق جهان می خندم ، به

 هوس بازی این بی خبران می خندم ، هرکه آرد

 سخن از عشق به او می خندم ، خنده ی من از

 گریه غمگین تر است ، کارم از گریه گذشته

 است به آن می خندم .

 

اسم من چست ؟ خدایا چه کنم یادم نیست ، امشب

 آماده شدم تا چه کنم یادم نیست ، من که همسایه ی

 نزدیک شقایق بودم ، پا شدم آمدم اینجا چه کنم یادم

 نیست ، من چرا از تو بریدم و چرا برگشتم ، و بنا

 شد که دلم را چه کنم یادم نیست ، من نشانی دل

 دربدرم را بانو ، از تو پرسیده ام اما چه کنم یادم

 نیست ، این نوشته غرل کیست که من می خوانم ، اسم

او چیست ؟ خدایا چه کنم یادم نیست .

چنان عاشق چنان دیوونه حالم ، که می خواهم

 از تو و از دل بنالم ، هنوزم با همین دیوونه

 حالیم ، یه رنگم صادقم صافم زلالم .

یادت باشه علف هرز چیزی نیست به جز گلی

 که هیچکس دوستش نداره .

از طلوع عشق تا غروب سرنوشت و از غوغای

 زندگی تا سکوت مرگ دوستت دارم .

 

در آرامگاه عشق هر کس برای چیزی سخن

 می گوید ، دریا برای صدفهایش ، آسمان برای

 ستارگانش و من نیز از غم هجران تو گویم .

عاشق یک بار به دنیا میاد اما سه بار میمیره ، وقتی

 یارشو با کسی می بینه ، وقتی بفهمه اون دوستش

 نداره ، وقتی بفهمه هیچ وقت به اون نمیرسه .

شبی نیست که آهم به ثریا نرسد ، از چشم ترم آب

 به دریا نرسد ، میمیرم از این غصه که آیا

 روزی ، دیدار به دیدار رسد یا نرسد .

تو اگر خسته ای از دست دلم حرفی نیست ، امر

 کن تا که بمیرم ، به خدا می میرم !

 

نمی دانم تو می خوانی از چشمانم حرف هایم را ، نمی دانم

 تو می بینی نگاهه بی صدایم را که می گوید بدون

 مهربانی های بی حدت ، بدون عشق تو هیچم .

تلاش برای فراموش کردن کسی که دوستش داری

 درست مثل این است که بخواهی کسی را که تا به

 حال ندیده ای به خاطر بیاوری .

 

 

وفاداری را باید از نیلوفر آموخت ، که دور

 هر شاخه ای می پیچه و در آغوشش می میره .

انسان عاشق زیبایی نمی شود. بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست!


گروه بزرگ شبهای روشن جهت عضویت. واتس آپ 09016461973




لیلی تو قصه تو ای               مجنون دیوونه منم

شیرین رویا تو ای                فرهاد بیخونه منم

اونی که میمونه تو ای                  راهی ویرونه منم

اونی که میخنده تو ای                  اونکه دلش خونه منم




از من پرسید منو بیشتر دوست داری یا زندگیتو؟ گفتم زندگیم

و قهر کرد و رفت.... ولی هیچ وقت نفهمید همه زندگیم بود



 

اگر با من قصد ماندن نداری حداقل بیا باران شویم و برای اخرین

 بار قبل از جدایی رقص زیبایی داشته باشیم

 

 

راز این روزگار را نمی فهمم! من تو را دوست می دارم. تو

 دیگری را..... دیگری مرا..... وهمه ما تنهاییم.

 

 

نمی خواهم قلب توباشم که با هر اتفاق بشکنم میخواهم روح تو

 باشم که تنها در هنگام مرگ از تو جدا شوم

 

 

 

این روزها نوازنده خوبی شده ام ؛دلم شور میزند چشمانم تار

 

 

 

برای خریدن عشق هر کس هر چه داشت آورد دیوانه هیچ

 نداشت و گریست(گمان کردند چون هیچ ندارد میگرید) اما

 هیچ کس ندانست که قیمت عشق اشک است و قیمت اشک عشق

 

 

زیر باران بیا قدم بزنیم


حرف نشنیده ای به هم بزنیم


چتر را تا کنیم و خیس شویم


لحظه ای پشت پا به غم بزنیم

 

 

 

گفتی که ما به درد هم نمی خوریم ... ! اما تو هرگز نفهمیدی

 من تو را برای درد هایم نمی خواستم.

 

 

 

باز با ان دیگری دیدم تو را


جای قهر و اخم خندیدم تو را


باز گفتی اشتباهت دیده ام


گفتمت باشد بخشیدم تو را

 

 

 

چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهائیست
ببین مرگ مرا در خود که مرگ من تماشائی است ...

 

 

 

راز دل با یار محرم هم نباید باز گفت

روزی آن محرم اگر بیگانه شد تکلیف چیست ؟

خدایا ! مدادی هستم که عاشق یک مداد‌تراش شده ام چه کنم ؟

 

 

زیباترین ستایشها نثار کسانی‌ که کاستیها و لغزش‌هایم را میدانند و باز
 هم دوستم دارند.

 

 

 

توراگم کرده ام امروز وحالا لحظه های من

گرفتار سکوتی سردوسنگین اند

و چشمانم که تا دیروز به عشقت می درخشیدند

نمی دانی چه غمگین اند...
چراغ روشن شب بود

برایم چشمهای تو

نمی دانم چه خواهد شد...

پرازدلشوره ام

بی تاب و دلگیرم

کجا ماندی که من بی تو

هزاران بار در یک لحظه می میرم...

 

 

 

اگر امروز خواستی و نتوانستی ، که معذوری ... ولی اگر روزی توانستی
 و نخواستی ، منتظر روزی باش که بخواهی و نتوانی

 

 

بهترین مترجم کسی است که سکوت را ترجمه کند

 

 

 

شاد بودن بهترین انتقامی است که می توان از روزگار گرفت

 

 

 

وقتی‌ آزادی گناهه ، وقتی‌ پروانه اسیره ، وقتی‌ از دیدنه
 پاییز هیشکی گریه ش نمی گیره

دیگه آزادی گناهه ، وقتی‌ که پنجره‌ای نیست ، وقتی‌ تو سرمای
 تقویم شعلهٔ‌ خاطرهٔ‌ای نیست دیگه آزادی گناهه ، وقتی‌ که
 هم قفسی نیست ، وقتی‌ که برای پرواز دیگه حتی نفسی
 نیست...  دیگه آزادی گناهه ، وقتی‌ شب غرق هراسه ، وقتی‌
 چشمای قشنگت چشمامو نمی شناسه شوق پرواز نمیشه ، تو
 هر آسمونی حسّ کرد ، نمیشه از عاشقی گفت ، با یه قلب سرد پر درد

 

 

 

صداقت نخستین بخش کتاب عشق است

 

 

 

یه شب تو خواب ، خواب می‌‌دیدم ، که امدم کنار تو - تو
 عاشقونه با منی ، منم خراب و یار تو لحظه به لحظه ش
 یادمه ، حتی اگه به خواب دیدم - این بار دیگه میخوام بگم
به هر چی‌ دیدم رسیدم ... می‌دونم عاشقت شدم دوست دارم
 این ٔاو بدونی - حالا که اینجا رسیدم دلیل این رسیدنی کاشکی‌ تموم
 رویاها تو خواب من خلاصه شه - برای آخرین دفعه تقدیر من
 با تو باشه تو همه شوق من شدی برای پرواز از قفس - با من
 زخمی از همه نزدیک تر از حتی نفس

 

 

اغلب شکستها نصیب کسانی شده که نمیدانستند فاصله
 اشان تا موفقیت چقدر نزدیک است و دست از کار کشیدند

  

 

مثل درخت باش که در تهاجم پائیز هرچه را بدهد روح زندگی را
 برای خود نگه میدارد

 

 

تنهایی آدم ها به عمق یک دریاست ولی برای پرکردنش یک لیوان محبت کافیه.

  

 

بالا ترین رمز کامیابی در این است که انسان چیزی بگوید,کاری
 بکند و چیزی را بخواهد که دیگران معمولاً آنرا نمی گویند,نمی کنند
 و نمی خواهند,یا در گفتن آن تردید دارند

 

 

اگر روزی بشر گردی

ز حال ما خبر گردی

پشیمان می شوی از قصه خلقت...

از این بودن از این بدعت

خداوندا

نمی دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا

چه دشوار است

چه زجری می کشد آنکس که انسان است

و از احساس سرشار است .

دکتر شریعتی

 

 

 

بزرگترین متهم تاریخ کسی است که نمی داند قلبش برای چه کسی می تپد

 

 

 

اگر عشق نبود به کدامین بهانه ای می خندیدیم و
می گریستیم؟ کدام لحظه های ناب را اندیشه می کردیم؟
 چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟ آری... بی گمان
 پیشتر از اینها مرده بودیم اگر عشق نبود !

 

 

دوست داشتن همیشه گـــفتن نیست

گاه سکوت است و گاه

نگــــــاه

غـــــریبه ! این درد مشترک من و توست

که گاهی نمی توانیم در چشمهای

......یکدیگــر نگــــاه کنیم

 

 

در دعا کردن باید مانند کودکی باشید که شب را به راحتی
 می خوابد ، چون اطمینان دارد که صبح ، چیزی را که از
 پدرش خواسته آماده است............اسکوال شین

 

 

تنهایی یعنی اینکه وقتی برات اس ام اس میاد مطمئن باشی
 که از طرفه مخابراته

 

 

باران نباش که با التماس به شیشه بکوبی تا نگاهت کنند

ابر باش، که با التماس نگاهت کنن که بباری

 

 

 

در نیایش های باد . گردش جمع پرستو های شاد . خود
 نمیدانم که بُود . عطر چشمش عشق و ایمانم ربُود / خیره
 چشم جان من بر دشت سرد . یک ستاره زآسمان آمد
 فرُود / یک ستاره با نگاهی آشنا . رنگ لبخند خدا/ رنگ
 گلهائی که دست و پایشان گشته از سرما کبُود / یک
 ستاره ، شکل یک ناباوری/ سر به تا پا دلبری . من به دام
 اُفتاده.بُودم سر به پا . فارغ از بُود و نبُود / فارغ از هر
 لحظۀ بیم و هراس عشق را گویم سپاس . عشق
 را از ما درود . گویا

 

 

 

رفتی ولی کجا که به دل جا گرفته ای / دل جای توست اگر چه دل از ما گرفته ای

ترسم به عهد خویش نپائی و بشکنی/ آن دل که از منش به تمنا گرفته ای
 
ای نخل من که برگ و برت شد ز دیگران / دانی کز آب دیده ی من پا گرفته ای؟

بگذار تا ببینمش اکنون که می رود / ای اشک از چه راه تماشا گرفته ای؟

 

 

خدایا،گاهی تو را بزرگ می بینم گاهی کوچک،این تو نیستی که
بزرگ می شوی و کوچک،این منم که گاهی نزدیک می شوم گاه دور

 

نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۸۹ساعت 18:27 PM توسط RaFi YaQuBi| 2 نظر |

 

بزار خیال کنم هنوزترانه هامو میشنوی.

هنوز هوامو داری و هنوز صدامو میشنوی.

بزار خیال کنم هنوز یه لحظه از نیازتم.

اگه تموم قصه مون هنوز ترانه سازتم.

بزار خیال کنم هنوز پر از تب و تاب منی.

روزا به فکر دیدنم شبا پر از خواب منی.

بزار خیال کنم تو دلتنگیات غروب که میشه یاد من میوفتی.

توئیکه قصه طلوع عشق و گفتی و دوست دارمو نگفتی.

بزار خیال کنم منم اون که دلت تنگه براش.

اونی که وقتی تنهائی پر میشی از خاطره هاش.

اون که هنوز دوسش داری اون که هنوز هم نفسه.

بزار خیال کنم منم اونیکه بودنش بسه.

دوباره فال حافظ و دوباره توی فالمی.

بزار خیال کنم بزار اگر چه بی خیالمی.

بزار خیال کنم تو دلتنگیات غروب که میشه یاد من میوفتی.

توئیکه قصه طلوع عشق و گفتی و دوست دارمو نگفتی.

 

نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۸۹ساعت 18:22 PM توسط RaFi YaQuBi| یک نظر |


گل دونه های اطلسی
حس غریب بی کسی
تو چادر سیاه شب
پر میشم از دلواپسی

گل دونه های اطلسی
حس غریب بی کسی
تو چادر سیاه شب
پر میشم از دلواپسی

دلــــــــــم ...

دلم گرفته از خودم
خودم اسیر غم شدم
شدم غریب قصه خودم

دلــــــــــم ...
دلم گرفته از خودم

خودم اسیر غم شدم
شدم غریب قصه خودم



شنیدیم٬ میگن:

وقتی یه دختر بخاطر یه پسر اشک میریزه ،
یعنی واقعن دوسش داره...


ای غصه مرا دار زدی خسته نباشی /  آتش به شب تار زدی خسته نباشی

ای غصه دمت گرم که در لحظه ی شادی /  با رگ رگ من تار زدی خسته نباشی

 

 

وفای اشک را نازم که در شبهای تنهایی ، گشاید بغض هایی را که پنهان در گلو دارم

 

 

روزی به او گفتم: در چشمانم نگاه کن و بگو دوستت دارم.روشو برگردوند

 و گفت:خیلی دوستت دارم چند وقت گذشت و به من ثابت شد که اون روز به

 من دروغ گفت.او برای همیشه رفت و من فهمیدم که زبان عضو دروغگوئیست

 ولی چشمها هیچ وقت دوروغ نمیگویندوقتی گریه می‌کنی میگن بچست. وقتی

 خنده می‌کنی میگن دیوونست. وقتی حرف میزنی میگن پر حرفی. وقتی

ساکتی میگن عاشقی. وقتی عاشقی میگن آخخخخخی. وقتی بخوری میگن

چقدر می‌خوری. وقتی هم نخوری میگن بازمعلوم نیست با کی بوده.توی دنیا اگه

 قرار بود جای چیزی باشم . دوست داشتم جای اشک رو صورت تو باشم

 تو چشمات متولد شم . رو پلکات جون بگیرم رو گونه ات جاری

 شم رو لبات بمیرم



اما ....وقتی یه پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه ،

یعنی دیگه هیچوقت نمیتونه کسیو مثل اون دوست داشته باشه ....


ای کاش سه کلمه غرور، عشق و دروغ وجود نداشت تاآدمها مجبور

 نمی شدند به خاطر غرور در مورد عشقشان دروغ بگویند

روزی عشق و دیوانگی و محبت و فضولی و.... داشتن قایم

 موشک بازی می کردند تا نوبت به دیونگی رسید همه رو پیدا کرد اما

 هرچی گشت اثری از عشق نبود فضولی متوجه شد که عشق پشت یک

 بوته گل سرخ قایم شده ودیونگی رو خبر کرد و اونم یک خار بزرگ برداشت

 و تو بوته گل سرخ فرو کرد صدای فریاد عشق بلند شد وقتی همه به

 سراغش رفتن دیدن چشماش کور شده و دیونگی که خودشو مقصر میدونست

 تصمیم گرفت همیشه عشقو همراهی کنه و از اون روز به بعد وقتی عشق به

 سراغ معشوقش میره بدی های اونو نمی بینه و دیونگی همیشه کنارشه . عشق

 نمی پرسه تو کی هستی؟ عشق فقط میگه: تو ماله منی . عشق نمی پرسه

 اهل کجایی؟ فقط میگه: توی قلب من زندگی می کنی .عشق نمی پرسه

 چه کار می کنی؟ فقط میگه: باعث می شی قلب من به ضربان بیفته .

 عشق نمی پرسه چرا دور هستی؟ فقط میگه: همیشه با منی . عشق

 نمی پرسه دوستم داری؟ فقط میگه: دوستت دارم



 

خواب ناز بودم شبی.... دیدیم کسی در میزند.... در را گشودم

 روی او ...دیدم غم است در می زند... ای دوستان بی وفا...از غم

 بیاموزید وفا..غم با آن همه بیگانگی..... هر شب به من سر می زند

 

 

 

هر وقت خواستی بدونی کسی دوستت داره تو چشماش زول بزن تا

 عشق رو تو چشماش ببینی اگه نگات کرد عاشقته . اگه خجالت کشید

 بدون برات میمیره . اگه سرشو انداخت پایین و یه لحظه رفت تو فکر بدون

 بدونه تو میمیره و اگر هم خندید بدون اصلا دوست نداره

 

 

 

اجازه هست خیال کنم تاآخرش مال منی؟ خیال کنم دل منو با رفتنت

 نمی شکنی اجازه هست خیال کنم بازم میای می بینمت بااون چشمای

 مهربون دوباره چشمک میزنی طپش طپش باچشمکت غزل بگم برای

 تو بااتکا به عشق تو تو زندگی برم جلو

هر چندتا تو منو دوست داری من یه دونه بیشتر دوست دارم

 میدونی اینجوری خوبیش اینه که حتی اگه منو دوست نداشته باشی باز

 من یه دونه دوست دارم

 


جلسه محاکمه عشق بود و عقل قاضی ، و عشق محکوم ....

 به دلیل تبعید به دورترین نقطه مغز یعنی فراموشی ، قلب تقاضای

 عفو عشق را داشت ولی همه اعضا با او مخالف بودند قلب شروع کرد

 به طرفداری از عشق ، آهای چشم مگر تو نبودی که هر روز

 آرزوی دیدن چهره زیبایش را داشتی ، ای گوش مگر تو نبودی که در

 آرزوی شنیدن صدایش بودی وشما پاها که همیشه رفتن به سویش بودید

 حالا چرا اینچنین با او مخالفید ؟همه اعضا روی برگرداندند و به

 نشانه اعتراض جلسه را ترک کردند ، تنها عقل و قلب در جلسه ماندند

 عقل گفت: دیدی قلب همه از عشق بی زارند ، ولی متحیرم با وجودی

 که عشق بیشتر از همه تورا آزرده چرا هنوز از او حمایت میکنی !؟

 قلب نالید و گفت: من با وجود عشق دیگر نخواهم بود و تنها تکه گوشتی

 هستم که هر ثانیه کار ثانیه قبل را تکرار میکند و فقط با

عشق میتوانم یک قلبی واقعی باشم.




 می خواستم بروم تا انتهای عدم ، می خواستم نیست شوم ، گم شوم.

قلب شیشه ای غرورم افتاد و شکست . حتی آهی نکشیدم چون زندگی

 را با حضور ت دوست دارم . تو را قسم می دهم به شبنم

 های شفاف ، به صداقت یاس ، تو را قسم می دهم

 به پاکی و محبت که بمانی


تو را قسم می دهم به آب و آیینه که بمانی ... همه رفتند ، تو بمان ...


نازنینـــــــــــــــــــم !

بی تو اینجا نا تمام افتاده ام

پخته ای بودم که خام افتاده ام

گفته بودی تا که عاقلتر شوم

آه ، می خواهی مگر کافر شوم

من سری دارم که می خواهد کمند

حالتی دارم که محتاجم به بند

کاشکی در گردنم زنجیر بود

کاشکی دست تو دامنگیربود

عقل ما سرمایه دردسر است

من جهان را زیر وبالا کرده ام

عشق خود را در تــــــو پیدا کرده ام

من دگر از هر چه جز دل خسته ام

عهد یاری با دل دل بسته ام

بر لب تو خنده مجنونی ام

خنده تو رنگی از دلخونیم

 

باز هم با نام تو افسا نه اى گلریز شد

باز هم در سینه ام عشق تو شور انگیز شد

باز هم همراه بوى میخک و محبو به ها

خاطراتم پر کشد با یاد تو در کوچه ها

باز هم وقتى نگاهت گیرد از من فاصله

دیده ام مى بارد اما نم نم و بى‌حوصله

باز قلب پنجره بر روى‌من وا مى شود

باز هم پروانه اى در باغ پیدا مى شود

باز هم لاى‌کتابم مى‌نهم یک شاخه یاس

مى‌کنم بهر پیامى قاصدک را التماس

باز هم در هر شفق دلتنگ و دلگیر مى‌شوم

باز هم با یاد تو سر شار رویا مى‌شوم


چقدر عجیبه ......که تا مریض نشی کسی برات گل نمیاره تا گریه نکنی

کسی نوازشت نمی کنه تا فریاد نکشی کسی به طرفت بر نمیگرده تا قصد

رفتن نکنی کسی به دیدنت نمیاد  و تا وقتی نمیری کسی تو رو نمی بخشه


زیباترین عکس های عاشقانه و عکس نوشته های عاشقانه 2015



گفتم : اگر راهت را انتخاب کرده ای ، من آن را سد نخواهم کرد

 حالا او رفته، و من تمام چیزهایی را که نگفتم میشنوم او را در

 آغوش نگرفتم و اشک هایش را پاک نکردم نگفتم : اگر تو

 نباشی ، زندگی ام بی معنی خواهد بود فکر میکردم از تمام

 آن بازیها خلاص خواهم شد اما حالا تنها کاری که میکنم گوش

 دادن به تمام آن چیزهایی است که نگفتم نگفتم : بارانی ات را در

 آر ، قهوه درست میکنم و با هم حرف میزنیم نگفتم : جاده بیرون

 خانه طولانی و خلوت و بی انتهاست گفتم : خدا نگهدار ، موفق باشی


اگه فکر میکنی که رفتنت باعث شکستنم میشه ؛ اگه فکرمیکنی

که بعدازرفتنت اشک میریزم ؛ اگه فکرمیکنی که بانبودنت لحظه

هام خالی میشن؛ اگه فکرمیکنی که هرلحظه دلم برات تنگ میشه؛ اگه

 فکرمیکنی که بی تومیمیرم؛ درست فکرمیکنی تو که میدونی نبودنت

 روتاب نمیارم پس بــــــــــــــــــــــــــــــــــمــون.

 

 

می بخشمت بخاطر تمام خنده هایی که از

صورتم گرفتی...بخاطر تمام خنده هایی که به صورتم نشاندی نمی

 بخشمت به خاطر دلی که برایم

شکستی...بخاطر احساسی که برایم پرپر کردی...نمی بخشمت

 بخاطرزخمی که بر وجودم نشاندی...بخاطر نمکی که بر زخمم

گذاشتی...و می بخشمت بخاطر عشقی که بر قلبم حک ک

ردی.

عشق از دوستی پرسید : تفاوت من وتو در چیه ؟ دوستی گفت : من

 دیگران را باسلامی آشنا می کنم و تو با نگاهی . من آنها را با

 دروغ جدا می کنم و تو با مرگ.

 










آن که می گوید دوستت می دارم

خنیاگر غمگینی است

که آوازش را ازدست داده است.

ای کاش عشق را زبان سخن بود.

 هزار کاکلی شاددر چشمان توست

هزار قناری خاموش در گلوی من.

ای کاش عشق را زبان سخن بود.

آن که می گوید دوستت می دارم

دل اندوهگین شبی است

که مهتابش را می جوید.

ای کاش عشق را زبان سخن بود

 هزار آفتاب خندان در خرام توست

هزار ستاره ی گریان

در تمنای من.

 عشق را...

ای کاش زبان سخن بود.


اومدم خداحافظی دیگه دارم میرم سفر

دوست نداشتم بمونی از حال و روزم بی خبر

 

اومدم بهت بگم که چشم به راه من نمون

دیگه آخرین دفعه ست پا میزارم تو خونه تون

 

واسه من گریه نکن سیاه نپوش پشت سرم

شاید اینجوری بتونم تو رو از یاد ببرم

 

واسه بدرقه م نیا چیزی نگو حرفی نزن

میدونم سخته برات دیدن من توی کفن

 

اینجوری نگام نکن ازت خجالت میکشم

دوست نداشتم که یه خط روی رفاقت بکشم

 

بگو بخشیدی منو که باید از پیشت برم

چه ببخشی چه نبخشی آخرش مسافرم

 

من دارم میرم از اینجا نگران من نباش

آخ نفسم بند اومده خونه سنگینه هواش

 

اینو یادت بمونه رفتنی ها باید برن

حالا نوبت منه فرشته ها منتظرن...


http://www.mohadese.com/file/uploads/1296702540.jpg


دیدی ای دل عاقبت زخمت زدند

گفته بودم مردم اینجا بدند

دیدی ای دل ساقه ی جانت شکست

آن عزیزت عهد و پیمانت شکست

 دیدی ای دل در جهان یک یار نیست

هیچکس در زندگی غمخوار نیست

دیدی ای دل حرف من بی جا نبود

از برای عشق اینجا جا نبود

نو بهار عمر را دیدی چه شد؟

زندگی را هیچ فهمیدی چه شد؟

دیدی ای دل دوستی ها بی بهاست

کمترین چیزی که میابی وفاست

ای دل اینجا باید از خود گم شوی

عاقبت همرنگ این مردم شوی............





بی کسی...

بس شنیدم داستان بی کسی  

بس شنیدم قصه ی دلواپسی 

قصه ی عشق از زبان هر کسی 

گفته اند از نی حکایتها بسی ...


بس شنیدم داستان بی کسی/ بس شنیدم قصه ی دلواپسی 

قصه ی عشق از زبان هر کسی / گفته اند از نی حکایتها بسی

حال بشنو از من این افسانه را / داستان این دل دیوانه را

چشمهایش بویی از نیرنگ داشت / دل دریغا ، سینه ای از سنگ داشت

با دلم انگار قصد جنگ داشت / گویی از با من نشستن ننگ داشت

عاشقم من، عاشقم من ، قصد هیچ انکار نیست/لیک با عاشق نشستن عار نیست

کار او آتش زدن ،من سوختن / در دل شب چشم بر در دوختن

من خریدن ناز ،او نفروختن/ باز آتش در دلم افروختن

سوختن در عشق را از بر شدیم /آتشی بودیم و خاکستر شدیم

از غم این عشق مردن باک نیست/خون دل هر لحظه خوردن باک نیست

آه می ترسم شبی رسوا شوم / بدتر از رسواییم ، تنها شوم

وای از این صید و آه از آن کمند/پیش رویم خنده پشتم پوزخند

بر چنین نامهربانی دل مبند / دوستان گفتند و دل نشنید پند

خانه ای ویران تر از ویرانه ام / من حقیقت نیستم افسانه ام

گر چه سوزد پر،ولی پروانه ام /فاش میگویم که من دیوانه ام

تا به کی آخر چنین دیوانگی؟/ پیله گی بهتر از این پروانگی!!

گفتمش آرام جانی ؟ گفت نه!

گفتمش شیرین زبانی ؟  گفت نه!

گفتمش نامهربانی ؟  گفت نه!

میشود یک شب بمانی ؟  گفت نه!

دل شبی دور از خیالش سر نکرد /گفتمش افسوس او باور نکرد

خود نمیدانم خدایا چیستم ؟/ یک نفر با من بگوید کیستم ؟

بس کشیدم آه از دل بردنش / آه اگر آهم بگیرد دامنش!

با تمام بی کسی ها ساختم /وای  بر من ساده بودم ، باختم

دل سپردن دست او دیوانگیست /آه غیر از من کسی دیوانه نیست

گریه کردن تا سحر کار من است /شاهد من چشم بیمار من است

فکر میکردم که او یار من است/نه! فقط در فکر آزار من است

نیتش از عشق تنها خواهش است، نیتش از عشق تنها خواهش است

       دوستت دارم     دروغی فاحش است

یک شب آمد زیرو رویم کرد و رفت /بغض تلخی در گلویم کرد و رفت

مذهب او هر چه بادا باد بود  / خوش بحالش که این قدر آزاد بود

بی نیاز از مستی می ،شاد بود /چشمهایش مست مادر زاد بود!

یک شبه از عمر سیرم کرد و رفت / من جوان بودم پیرم کرد و رفت



http://i39.tinypic.com/majslz.jpg



گروه بزرگ شبهای روشن جهت عضویت واتس اپ  09016461973






بیقرارم من قرارم را کجا پیدا کنم

                   

                         شب نصیبم روزگارم را کجا پیدا کنم


من که در این شهر حتی خود را گم کرده ام 



        شمع بَزم شام تارم را کجا پیدا  کنم


زیر سقف آسمانی خالی از خورشیدو ماه 


مانده ام  لیل و نهارم   را   کجا  پیدا   کنم


فصل یخبندان  ندارد قصد کوچ  از  خاطرم 


مُنجمد گشتم  بهارم  را  کجا  پیدا   کنم


کاروان  درد  نقد  هستیم  با  خویش بُرد


رفته  بر  بادم  غبارم  را  کجا  پیدا   کنم


بی پناهی پای در بند حصار حسرتم


دوستان راه فرارم را کجا پیدا کنم


آنکه با بشکستن جام دلم جاری نمود


 گریه ی بی اختیارم را کجـا پیدا کنــم...



بی خبر از حال هم بودن چه سود

بر مزارم با سوز نالیدن چه سود؟

زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید

ورنه بر سنگ مزارش اب پاشیدن چه سود

گر نرفتی خانه اش تا زنده بود

خانه ی صاحب عزا تا صبح خوابیدن چه سود

گر نپرسی حال من تا زنده ام

گریه و زاری و نالیدن چه سود

زنده را در زندگی قدرش بدان

ورنه مشکی را برای مرده پوشیدن چه سود

گر نکردی یاد من تا زنده ام

سنگ مرمر روی قبرم وانهادن چه سود...


نتیجه تصویری برای احساسی ترین تصاویر دنیا


خـــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــدایا…
صورت حساب لطفا…
باقیشم مال خودت…
منو خلاص کن
سیر شدم از زندگی. . .
::
::
اگه خدا اهل پُز دادن بود . . .
الان زیر چشمامون نوشته بود چند مگاپیکسله !
::
::
خَستــــه ام….!
امــــا تَحمـُـــل مـی کُنــم…
خُــــدایـــا روزِگـــارت با من و احساسم بـَــد تـــا کـــرد…!
::
::
وقتی عبارت ” خدا را به یاد داشته باش ” را می خوانم
در ذهنم و در قلبم گزینه ” همیشه ” را برایش تیک می کنم . . .
::
::
نجار ها هم کورند
هنوز هم تخت دو نفره میسازند نمیبینند
همه تنهاییم حتی آنهایی که دو نفره میخوابند…
::
::
گاهی وقتا
یه چیز
یه نفر
یا یه حرف
می تونه این غبار غم لعنتی رو
از رو دلت برداره . . .
و این یه نشونه ی خیلی خوبه
::
::
کوچه ها را
بلد شـــده ام
و رنگـــ چراغ های راهنـــما را
دیگـــر در راه مدرسه گـــم نمی شوم !
اما
میـــان آدم ها
گـــم میـــشوم
آدم ها را بلـــد نیستـــم !
::
::
همه بدهی هایم را هم
که صاف کنم
به دلم مدیون میمانم
برای تمام
”دلم میخواست” های
بی جواب مانده ام
::
::
نسلی هستیم که از پشت ِ قابهای ِ شیشه ای مانیتور یکـدیگـر را در آغوش کشیدیم !!!
::
::
دیـگر بغـضم
در چشمانـم گـیر مـی کـند ،
نگـاهم در صدایـم ،
اشک در گلویم ،
مـن که گفته بودم
آدم نمی شوم …
::
::
تازه حکمت بازی های کودکانه را میفهمم
زووووووو
تمرین این روزهای نفس گیر بود !
::
::
عشق ِ ما همانند ِروز های هفته است!!!
تو شـنـبـه و من جـمـعـه…..!
نمیدانم چرا جـمـعـه اینقدر به شـنـبـه نزدیک است اما شـنـبـه از جـمـعـه دور است؟!؟!؟!؟
::
::
گـفـت : بـگـو ضـمـایـر را
گـفـتـم : مــَن مـَن مـَن مــَن مَــن مــَن
گـفـت:فــقـط مــن ؟
گـفـتـم: بـقـیـه رفـتـه انـــد . . .
::
::
کاش من دیگری میشدم
مینشستم مقابل خودم , سراپا گوش میشدم
تا بفهمم حرف حسابم چیست ؟
::
::
هــیــچ قَــطـار ی اَز ایـن اُتـاق نِــمـی گُــذَرَد
مَـن ایـنـجـا نِــشـَـسـتِـه اَم
وَ بـا هَــمـین سـیگــار قَــطـار می آفَــریـنَـم !
نِـمـِِی شِــنَــوی .. ؟؟
سَــرَم دارَد ســــوت مــی کِــشـَــد !!
::
::
بی قـــــرار هیچ قـــراری قـــراری نبــوده ام…
مگـــر قـراری که بــــا تـــــو داشـــتم…
و تــــو هرگــــز نیامـــــدی…
::
::
وقتی که گریه م میگیره ، دلم میگه مبارکه
قدر اشکات رو بدون ”
هنوز چشمات بی کلکه” ”
::
::
می گوید:کلمات گــــاهی معنایی خود را از دست می دهند …
این روزها ”دوستت دارم” ها دیگر قلب کســی را به تپش وا نمیدارد !
و گونه کسی را سرخ نمیکند !
ومن درجوابش
می گویــم :مشکل از دوست داشتن نیست مشکل از تکـــــــرار است !
::
::
اگه عشقت باهات راه نیومد
یقین داشته باش
بایکی دیگه داره مثه اسب میتازه….
::
::
یه بیماریـــه مادر زادیــــه لاعلاج دارم:
”هر کی رو میبینم فکر میکنم آدمه”…!!
::
::
از ایـن میعـادگــاه تکــراری خستـــه ام!
بیـا اینبـار جـای دیگـــری قـرار بگـذاریم
بــــرای بــــــاهــم بـــــــودن
جـــایی جــز خیـــــــــــــــــالم…!!
::
::
قرص های خواب
لیوان لیوان آب
آرزوی اینکه شاید تا ابد
خوابت را ببینم …!
::
::
دست از شعرهای من بردار
نمی بینی شعرهام
دست به دست می چرخد
بین اینهمه
دستهای نامحرم ؟!
::
::
مـــــــــــــرد است دیگر…
گاهی تند میشود گاهی عاشقانه میگوید..
مـــــــــــــرد است دیگر..
غرورش آسمان و دلش دریاست…
تو چه میدانی ازبغض گلو گیر کرده یک مـــــــــــــرد..
تو چه میدانی که چشمانت دنیای او شده..
تو چه میدانی از هق هق شبانه او که فقط خودش خبردارد و بالشش؟…
مـــــــــــــرد را فقط مـــــــــــــرد میفهمد و مـــــــــــــرد
::
::
تنهایی ام را کســی شریک نیست
مطمــــئن باش
دستِ احتــــیاج به سمت ِتــــو که هیـــچ
به سمت ِ خودم هم دراز نخواهم کرد
شایـــد کــه تنهایی هایم
از تنهایی دق کنــــد..



نتیجه تصویری برای احساسی ترین تصاویر دنیا


عکس عاشقانه گریه

زندگی کوتاه تر از آن است که به خصومت بگذرد

و قلبها گرامی تر از آن هستند که بشکنند

لبخند بزنید و زیبا زندگی کنید

فردا طلوع خواهد کرد حتی اگر نباشیم……


عکس های عاشقانه از تنهایی گریه آور و غمگین


عشق است اگر از آن نداری سهمی

فهمیدن عشق عاشقی می خواهد

یک بزرگ می شوی و می فهمی


ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته

از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته

یک سینه غزق مستی دارد هوای باران

از این خراب رسوا امشب دلم گرفته

امشب خیال دارم تا صبح گریه کنم

شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته

خون دل شکسته بر دیدگان تشنه

باید شود هویدا امشب دلم گرفته

ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو

پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته

گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است

فردا به چشم اما امشب دلم گرفته


کارت پستال درخواستی طراحان


همه چیز به پایان رسید!

آری وقت رفتن است...

وقت سفر کردن و دل کندن...

وقت جدایی...

پای رفتن نیست...

اما باید رفت...

رفت و مقصد را جست!

نمی دانم به کدامین سو می روم...

اما می روم...

باید ادامه داد...

هنوز مانده...

مسیر طولانی و مقص

د دور...

هم شادم و هم غمگین!!!

شادم از پایان و غمگینم از پایان!!!

کوله بارم را بسته ام...

آماده ی سفر...

اما دل کندن دشوار است از عزیزان!!!

رسم روزگار این است...

جدایی از کسانی که دوستشان داری!!!

سخت است اما چاره ای نیست!

دلم برای همه تنگ می شود...

رفتن اجباریست...

ماندن بعید..

تنها باید رفت و سفر کرد!!!

تنها باید ادامه داد!!!

آری می روم...

خدا نگهدار...


کارت پستال درخواستی طراحان


به ابد خواهم برد

من به درماندگی صخره و سنگ

من به آوارگی ابر و نسیم

من به سرگشتگی آهوی دشت

من به تنهایی خود می مانم

من در این شب که بلند است به اندازه حسرت زدگی گیسوان تو به یادم می آید

شعر چشمان تو را می خوانم

چشم تو چشمه شوق

چشم تو ژرف ترین راز وجود برگ بید است که با زمزمه جاریه باد تن به وارستن عمر ابدی می سپرد

تو تماشا کن

که بهاری دیگر

پاورچین پاورچین

از دل تاریکی میگذرد

و تو در خوابی

 پرستو ها خوابند و تو می اندیشی

به بهاری دیگر

به یاری دیگر
اما برای من 

نه بهاری

و نه یاری دیگر
- افسوس 

من و تو  دور از هم می پوسیم

غمم از وحشت پوسیدن نیست

غمم از زیستن بی تو در این لحظه پر دلهره است

دیگر از من تا خاک شدن راهی نیست

از سر این بام

این صحرا

این دریا

پر خواهم زد

خواهم مرد

 و غم تو این غم شیرین را

با خود به ابد خواهم برد






هرچه گوشه ای نشستم و زانو به بغل گرفتم
کسی نیامد مرا در آغوش بگیرد و آرام کند .

خواستم بی خیال شوم ، بی خیالی مرا دیوانه کرد ،

خواستم تنها باشم ، تنهایی مرا بیچاره کرد .

چه زود گذشت لحظه های با تو بودن ، چه دیر گذشت لحظه های دور از تو بودن

و دیگر نگذشت آنگاه که تو رفتی و هیچ گاه نیامدی !



نتیجه تصویری برای احساسی ترین تصاویر دنیا


باور داشته باش هنوز هم برای تو زنده ام ،

هر گاه دیدی نیستم بدان که از عشقت مرده ام !

چه زود فراموش شدم آن زمان که دلم برایت خون شد ....

تازه می خواستم با آن رویاهای عاشقانه ای که در سر داشتم تو را خوشبخت کنم ،

می خواستم عاشق ترین باشم ،
برای تو بهترین باشم ،
اما نمی دانستم دیگر جایی درقلبت ندارم ...

چه زود فراموش شدم آن زمان که دیگر تو را ندیدم !  
 
 
مــــسـافــــر شـــــوم !



گروه بزرگ شبهای روشن  جهت عضویت  09016461973




لطفا نظر بدید...