کاشکی تو ... تو ... تو .. خواننده ی شعرم باشی
اما افسوس که فراموش شدم!!! همیشه در حالیکه.... یه عالمه حرف بیخ گلوت چسبیده... یه عالمه اشک تو چشاته.... یه عالمه حسرت تو دلت تلنبار شده.... باید بگی خب خداحافـــــــــــــــــــــــــــظ!!! چه سخت است ، تشییع عشق ما یه اصل و نصب در گردش دوران همیشه منتظر کسی باشید که حتی وقتی تو ساده ترین لباسم بودی ، حاضر باشه توروبه همه دنیا نشون بده، بگه این دنیای منه ... !! راست می گم ... ، بعضــــــی ها گـــــــ ـــــریه نمی کنن! امان از روزی که اگه بجای تفکیک پسرا و دخترا..! ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺣﺮﻓﺎﯾﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ موقع ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺑﻬﺖ ﻣﯽ ﺯﻧﻦ ﺭﻭ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ خدایا... راه میروم بعـضی وقتها اونقدر دلتنگ کسی میشی که اگه بفهمه یه شعر زیبا داداش گلم حسین جان برام گذاشته بخونید قشنگه اینم ادرس وبش http://www.goftaregham.blogfa.com/ ای بانو...! خدایا ، دوباره پاییز اومد همون فصل دونفره فصلی که بیشتر ازهمه فصلا هواش دونفرس خودت هوای مارو داشته باش هوای کسایی که ... نقطه سر ... . پس میدونید . خیلی درد داره ، خییییییلی گاهی تموم شدن یه روز خیلی بیشتر از یه روز طول میکشه... مثل جمعه هام ...! ﺑﻌﻀــــﯽ ﻭﻗﺘــــﺎ ... من خوابم نمیبره ، خاموشی ولی میخوام بازم بگیرمت می خواهم زندگی کنم دقیقا وقتی که داری توی بی‌خیالی همه چیو فراموش میکنی دنـــــیـــــــا : و مرگ مُردن نیست
بر روی شانه های فراموشی و دل
سپردن به قبرستان جدایی وقتی میدانی
پنج شنبه ای نیست تا رهگذری بر بی کسی ات
زراست خون میخورد تیغی که صاحب جوهر است
دود اگر بالا نشیند کسر شأن شعله نیست
جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است
شصت و شاهد هر دو دعوای بزرگی می کنند
پس چرا انگشت کوچک لایق انگشتر است؟
گر بیینی ناکسان بالا نشینند صبر کن
ﺣـــــــﺎﻻ ﻛــــﻪ ﺩﺍﺭﻯ ﺗﻤــــــــــــــــﺎﻡ ﻣﻴــــﺸﻮﻯ ﺑــــﮕﺬﺍﺭ ﺑــﮕﻮﻳـــــــﻢ !...
ﻛـﻪ ﺭﻭﺯﻫــــــﺎﻯ ﮔـــــــــﺮﻣــــــــــﺖ ، ﺳـــــــــــــــــــــــــــﺮﺩ ﮔﺬﺷﺗـــــــــــ...
شب هائی که گریه می کنم ...
صبح یک تار ِ موی ِ خیلی بلند روی بالش َم می بینم ...
کاش مرا بوسیده هم باشی ...
اما از چشــ ــــــــ ـــــم هاشون معلوم که
اشکــــی به بزرگی یک سکــــــــــ ــــوت،
گــــوشه ی چشمشان به کمیـــ ـــن نشسته ...
از دل نرود
هر آنکه از دیده برفت !!!
یکی می اومد مردا رو از نامردا جدا میکرد
خیلی عالی میشد..!
ﻧﮑﻦ ﭼﻮﻥ ﺣﻘﯿﻘﺘﻪ.... !!!
از تمام دنیات ...
فقط یک نفرو میخوام !!
خواسته زیادیه ؟؟!
و شهر
زیر پاهایم تمام میشود !
تو …
هیچ کجا نیستی …
خودش از نبودن خودش خجالت میکشه ...
در پیشگاهت زده ام ، زانو
ترکم نکن ، آسون
این دل بی تو نیست ، آروم
تو رفتی با ، اون
دیگر گلی ندارد ، این باغبون
این نبود پایان کارمون
گفتی عشق همیشه ، میمونه پیشمون
تو رفتی و کردی ، ترکمون
دیگه از عشقت ، شده ام پشیمون
داغون
ﺑﻌﻀــــﯽ ﺁﻫﻨﮕـﺎ ...
ﺧﯿﻠــــﯽ ﻧﺎﻣــــﺮﺩﻥ ...
دلم میخواد بگم دوسم داری بازم بگی بله
بازم ببینمت
اما یک جای این زندگی می‌‌لنگد
انگار خدا بی خیالمان شده
وقتی چیزی برای دوست داشتن نمانده
و خورشید هم مشغول سوزاندن آدم هاست
یهو یه آهنگی،
یه نوشته‌ای،
یه اسمی،
یا حتی یه حرفی ...
همه خاطراتو میاره جلو چشمت ...
بازی هایت را سرم درآوردی
گرفتنی ها رو گرفتی
دادنی ها رو ندادی
حسرت ها رو کاشتی
زخم ها رو زدی
دیگه بسه چون چیزی نمونده ، بگذار بخوابم …
محتاج یک خواب بی بیدارم !
و مرگ تنها نفس نکشیدن نیست!
من مردگان بیشماری را دیده ام که راه میرفتند،
حرف میزدند، سیگار میکشیدند!!!
